لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تکنیکهای کاهش زمان استوانه جویی
این تکنیک ها عمدتا عبارتند از :
استفاده از دیکسهای با بازوی ثابت
توزیع فایل روی چند دیسک
استفاده از الگوریتمهای مناسب برای حرکت دادن بازوی دیسک
اعمال ملاحظات خاص در جایدهی رکوردها در فای
دیسکهای با بازوی ثابت
به طوری که پیشتر دیده شد , در این دیسکها, به ازاء هر شیار از رویه , یک نوک خواندن/ نوشتن به بازو متصل است و بازو حرکتی ندارد و بدین ترتیب زمان s صف راست , تکنیکی است اساسا سخت افزاری و البته هزینه آن بالا است.
توزیع فایل روی چند دیسک
در این تکنیک , فایل را روی استوانههای همشماره از چند دیسک پک جای میدهند و همانطور که در بحث لوکالیتی دیدیم, زمان s صفر میشود , زیرا نوک خواندن / نوشتن حرکت نمیکند . تکنیک است نرم افزاری در جهت شبیه سازی محدود تکنیک اول, یعنی استفاده از دیسکهای با بازوی ثابت
در مقایسه این تکنیک با حالتی که در آن فایل روی چند استوانه از یک دیسک پک جای داده میشود میتوان گفت که
در اثر صفر شدن زمان s در این تکنیک و نیز به علت اینکه مکان یابی همزمان داده روی استوانههای همشماره اماکن پذیر میگردد(و البته نه عمل خواندن همزمان از دیسک ها) متوسط زمان دستیابی به فایل کاهش میپذیرد.
تکنولوژی RAID
تکنیک RAID نخستین بار توسط پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا در برکلی مطرح شد . اینان در مقالهای طرحهایی چند از این تکنیک ارائه دادند
ایده اصلی این تکنولوژی , کوتاهانه این است که به جای استفاده از یک واحد دیسک با ظرفیت بالا, از چند واحد دیسک کوچکتر به صورتیکه آرایه استفاده شود بر این اساس میتوان گفت که :
RAID مجموعه است از دیکسها که از نظر سیستم عامل به صورت یک واحد دیسک منطقی دیده میشود.
دادهها روی دیسکهای مختلف توزیع میشوند.
دادهها با میزانی از افزونگی (تکرار) ذخیره میشوند تا کار ترمیم دادهها در صورت بروز خرابی (نقص) تسهیل و تسریع شود ( با ذخیره سازی اطلاعات پاریتی یک دیسک در دیسک دیگر) باری پیاده سازی این تکنیک طرحهای متعددی وجود دارد و بویژه جنبههای دوم و سوم برشمرده در بالا , در این طرحها متفاوت است.
با توزیع داده ها , همزمانی دستیابی به آنا امکان پذیر میشود و از این رهگذر کارایی سیستم فایل در عملیات I/O افزایش مییابد .ولی در قابل این مزیت مهم استفاده از چند واحد دیسک احتمال بروز نقش را افزایش میدهد و بهمین دلیل با پذیرش افزونگی در ذخیره سازی اطلاعات , دادههای خراب شده را ترمیمی میکنند.
الگوریتمهای کنترل حرکت بازو در محیط چند برنامهای
هر چند با تقویت لوکالیتی رکوردها و نیز تکنیکهای دیگر دیده شده, زمان خواندن فایل و در انتقال انبوه , کاهش مییابد و با استفاده از بافرینگ مضاعف و چند گانه بویژه ,میتوان زمان پردازش ترتیبی فایلها را کوتاهتر کرد . اما در محیط چند برنامهای که در آن , سیستم باید به درخواستهای ورودی / خروجی چند برنامه پاسخ دهد , حرکت بازوی دیسک باید با توجه به چند و چون در خواستهای ورودی / خروجی صورت گیرد ( که از نوعی بی نظمی برخوردار است . هر چند ممکن است توزیع آنها قابل ارزیابی باشد ) زیرا احتمال دارد سیستم برای یافتن داده مرود نظر یک برنامه , بازوی دیسک را از یک کران به کران دیگر آن ببرد, یعنی از یکی از شیارهای بیرونی به شیار کاملا درونی و برعکس , این برد و آورد بازوی دیسک طبعا زمان استوانه جویی را افزایش میدهد. در چنین سیستمی باید حرکت بازوی دیسک بر اساس الگوریتمی برنامه ریزی وکنترل شود تا متوسط زمان مزبور به حداقل برسد.
الگوریتم های کنترل حرکت بازو
FCFS: در خواستها , در صف جای میگیرند و به ترتیب ورود به نوبت اجرا میگردند.
SSTF : حرکت بازوی دیسک همیشه در جهت رکودی است که کمترین زمان برای حرکت باز ورا طلب میکند, حتی اگر نوبت این رکورد از نظر زمانی فرا نرسیده باشد .
SCAN : بازوی دیسک مرتبا رویه را پویش میکند و به درخواستهایی که در مسیرش باآنها بخورد میکند, پاسخ میدهد. البته بازو از یک موقعیت جاری ابتدا در جهت دادهای حرکت میکند که کوهتاهترین زمان استوانهجویی را برای دستیابی لازم دارد و با حفظ جهت , ادامه میدهد.
اگر دیگر در جهت انتخاب شده , رکودی مورد در خواست نباشد , جهت حرکت عوض میشود.
این شیوه شبیه SSTF است با این تفاوت که در این شیوه ,تغییر جهت تنها موقعی صورت میگیرد که دیگر در جهت انتخاب شده , رکوردی مورد در خواست نباشد و در حالی که در شیوه SSTF , اگر از یک موقعیت مشخص , رکوردی کمترین زمان را لازم داشته باشد, در صورت لزوم تغییر جهت انجام میشود
چند نمونه از روشهای تحمل خطا:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
هرفضای ورودی از یک یا چند جزء تشکیل می شده است که هر کدام از آنها دارای خصوصیات کارکردی و کالبدی کما بیش معینی بوده است .
جلو خان ( صحن جلو خان )
جلو خان فضایی وسیع وبزرگ است که درجلوی پیش طاق بعضی ازبناهای بزرگ ومهم ، طراحی و ساخته می شده است . یکی از اهداف احداث جلوخان ، اهمیت بخشیدن به فضای ورودی بنا و تمایز بهتر آن از فضای معبر یا میدان بوده است . دربرخی موارد مانند مسجد امام ( سلطانی ) در تهران ، تعدادی دکان درفضای جلوخان ساخته می شد . تجمع کوتاه مدت برخی از مردم و انجام بعضی از انواع تماسها و تبادلات اجتماعی وگاه اقتصادی در این فضا موجب می گردید که جلو خان نقش یک فضای شهری را نیز ایفاء نماید .
بدنه های جلوخانها را معمولاً طراحی می کردند و به شکلی زیبا می آراستند . آن جبهه از بدنۀ جلوخان که فضای ورودی بنا در آن قرار داشت از بهترین طراحی و تزیین برخوردار می شد .
دربرخی موارد ، استقرار جلوخان در کنار یک میدان ممکن بود موجب شود که حدّ و قلمرو جلوخان از فضای میدان تأثیر پذیرد که دراین صورت با طراحی و احداث یک عنصر معماری از جمله یک دست انداز ، یا سکوّ ، قلمروجلوخان را از فضای میدان متمایزمیکردند . نمونه ای از این اقدام در مسجد امام در اصفهان قابل ملاحظه است.
پیش طاق
پیش طاق فضایی سرپوشیده و نیمه باز مانند ایوان است که درجلوی در گاه ورودی طراحی و ساخته می شده و فضای دسترسی را از فضای معبر متمایز می کرد .
توقف وانتظار برای ورود به بنا در همین فضا صورت می گرفته است . در بسیاری از موارد در کنارهر یک ازدو بدنۀ پیش طاق یک سکّومی ساختند که درهنگام انتظار یا ملاقات وگفتگو یا گذراندن بخشی از اوقات فراغت از آن استفاده می کردند .
عموماً ارتفاع پیش طاق از ارتفاع سایر سطوح و حجمهای مجاور آن بیشترگرفته می شد تا ضمن آن که نمایانگر اهمیت بنا بود ، نشانه ای از موقعیت آن نیز به شمار آید . در مواردی درمرتفع ساختن پیش طاق چنان اغراق می شد که ارتفاع آن به چند برابر سطوح مجاورش می رسید . مانند پیش طاق ورودی مسجد جامع یزد .
دربسیاری از بناها پیش طاق ورودی را باکاشی مزین می کردند و غالباً کتیبۀ بنا راکه شامل مطالبی دربارۀ تاریخ احداث و بانی و آیاتی از قرآن کریم بود ، در قسمتی ازآن قرار می دهند .
درگاه
فضای کوچکی که درِ ورودی در آن قرار می گیرد ، درگاه خوانده شده است . از لحاظ ساختمانی ، درگاه فضایی است که در دو سوی آن دو جرزیا دیوار قرار گرفته است که چهارچوب درِ ورودی در آن نصب شده است . طاق درگاه که آن را نعل درگاه می گویند ، قوسی شکل یا افقی است . طاقهای قوسی شکل معمولاً با آجر و طاقهای افقی غالباً با کمک تیر چوبی ساخته می شده اند . عمق درگاه در بسیاری از بناها در حدود نیم متراست ، اما اندازۀ آن تا حدود 5/1 متر نیز می رسیده است .
هشتی
هشتی یا کریاس فضایی است که در بسیاری از انواع فضا های ورودی طراحی و ساخته می شده است . این فضا غالباً بلافاصله پس از درگاه قرار می گرفته است و یکی از کارکردهای آن تقسیم مسیر ورودی به دو یا چند جهت بوده است . دربرخی ازبناهای عمومی یا خانه ها دویا چند راه از داخل هشتی منشعب می شده که هر یک ازآنها به فضای خاص وازجمله به فضای باز داخلی بنا منتهی می شده است .
در بناهایی که از هشتی آنها تنها یک راه منشعب می شده ، فضای هشتی کارکرد یک فضای تقسیم کننده را نداشته ، بلکه به عنوان فضایی برای انتظار و باشکوه نمودن مسیر ورودی مورد استفاده قرار می گرفته است . از فضای هشتی برای تغییر جهت مسیر حرکت نیزاستفاده می کرده اند .
هشت ها دارای نقشه هایی با شکل هشت ضلعی، نیم هشت، مستطیل یا شکلهای دیگر مشابه موارد فوق هستند. هستی بیشتر خانه ها دارای ارتفاعی کم و متناسب با فضای ورودی است اما هشتی بناهای بزرگ و عظیم، مرتفع و مزین به کاشی، کاربندی یا سایرتزئینات هستند.
دالان
دالان ساده ترین جزء – فضای ورودی است که تأمین ارتباط و دسترسی بین دو مکان، مهمترین کارکرد اصلی آن به شمار می آید.
دالان از لحاظ کالبدی فضایی باریک و کم عرض است. البته عرض دالانها متناسب با کارکرد هر بنا وعدة استفاده کنندگان از آنها تعین می شده است. عرض دالانهای مساجد و مدارس بزرگ به طور متوسط بین 2 تا 5/3 متر و عرض دالان خانه های کوچک به طور متوسط در حدود یک متر است.
طول دالانها بسیار متغیر است و به طور متوسط بین 2 تا 10 متر و در مواردی بیشتر می باشد. در گذشته از واژة دهلیز نیز استفاده می کردند. دالان به عنوان یک فضای معماری به گونه ای است که از لحاظ فیزیکی و ادارکی آن را می توان فضایی عبوری و حرکتی دانست.
ایوان
از دورة ایلخانان آثاری مانند مسجد ورامین برجای مانده است که ایوان در آنها به عنوان یکی از اجزای فضای ورودی مورد استفاده قرار گرفته است. در این نوع بناها، دالانی که در متداد محور درگاه و پیش طاق ورودی قرار دارد به وسط ایوان مجاور حیاط متصل شده است و به این ترتیب دارای کارکرد یک فضای ارتباطی شده است.
در پی روند تکامل طراحی فضاهای ورودی مساجد، راه حلی ابداع شد که بر اساس آن ارتباط هشتی به حیاط توسط دالانهایی که در کنار ایوان قرار داشتند، صورت می گرفت. در این حالت ایوان به عنوان یک فضای اصلی کارکرد داشت.
ساباط
غالباً بخشی از فضای معبر را که سرپوشیده و مسقف می شد، ساباط می نامیدند.
در بالای بعضی از ساباط های واقع در معابر درون محله های مسکونی، فضایی نیز می ساختند که از آن برای اقامت کوتاه مدت یا بلند مدت استفاده می کردند.
معمولاً ساباط در جلوی ورودی بناهایی ساخته می شد که فاقد یک جلوخان بزرگ بودند.
رواق
رواق از لحاظ کالبدی ، فضایی سرپوشیده، نیمه باز و ممتد، و از جنبة کارکردی، فضایی ارتباطی – با ماهیتی متفاوت از فضای ورودی – است که غالباً در پیرامون حیاط (در یک ، دو، سه یا چهار جبهه از یک حیاط) یا در پیرامون یک فضای ساخته شدة برونگرا احداث می شده است.
برخی از عناصر
فضاهای ورودی طراحی شدة بسیاری از بناهای بزرگ و متوسط علاوه بر فضاهای نامبرده، دارای عناصر بسیار متعددی هستند که در این بخش به صورت اجمالی به بعضی از آنها اشاره می شود.
در
در ورودی یکی از عناصر مهم فضای ورودی به شمار می آید که کارکرد اصلی آن کنترل ارتباط میان فضای درونی بنا و فضای بیرونی از آن است. ابعاد و تناسبات در ورودی هر بنا با نوع و کارکرد آن بنا متناسب است.
اهمیت در ورودی بعضی از فضاهای مذهبی یا عمومی چنان زیاد بود که سطح روی آنها را با گره سازی، منبت کاری ، تذهیب، نقاشی، میناکاری یا کتیبه نگاری مزین می کردند.
کوبه و حلقه
کوبه هایی بر روی درها نصب می کردند که در ساده ترین شکل، کارکرد آن اطلاع رسانی بود. روی در ورودی خانه ها دو درکوب فلزی نصب می کردند. هر کوبه روی یک لته در قرار می گرفت یکی از آنها را که چکش می نامیدند، صدای بم تولید می کرد و دیگری را که معمولاً حلقه می نامیدند صدای زیر ایجاد می کرد. چکش در مواردی مورد استفاده قرار می گرفت که مراجعه کننده مرد بود و در هنگامی که مراجعه کنند زن بود از حلقه استفاده می کرد. به این ترتیب ساکنان خانه از جنسیت مراجعه کننده مطلع می شدند و خود را آماده می کردند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 104 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
چکیده
مکانهای مذهبی، مساجد، مصلا و.... هموار ه نقش تعیین کننده ای در اعتلای فرهنگ، سیاست، علم و سایر شئونات تمدن ایفا نموده اند. این تحقیق معماری، بدنبال خلق فضایی بمنظور ارائه و انجام فعالیتهای مذهبی و در کنار آن ارائه فعالیتهای خدماتی و فرهنگی تحت عنوان مصلا بزرگ فردیس کرج، می باشد. در بخش شناخت با طرح مباحث مختلف مرتبط با موضوع به بازشناسی عوامل تأثیرگذار در فرآیند طراحی پرداخته شده. در بخش دوم ( کاربرد) ازنتایج حاصل در بخش اول بمنظور خلق فضای معماری بهره گرفته می شود. در این تحقیق سعی برآن شده است تا فرآیند شناخت و کاربرد آن در طراحی معماری رعایت شده و مسیر رسیدن از سئوال به جواب بدرستی طی گردد.
در بخش اول مباحث و موضوعات مطرح شده در سه عرصه دانش معماری یعنی شکل، معنا، و عملکرد می باشند و در بخش دوم پس از تدوین مبانی نظری، اهداف، اصول ومعیارهای طراحی بمنظور شکل گیری ایده اولیه طرح حرکتی از کل به جز طی می گردد و پس از شکل گیری ایده اولیه بمنظور تکمیل فرآیند حرکتی از جزء به کل داشته وایده اولیه در پرتو تأثیرات نظامهای برنامه ریزی فیزیکی و سازماندهی فضایی و نیز نظام نمادین، نظام هندسی، نظام زیبائی شناسی و نظام سازه، به طرح نهای ختم می گردد.
3
پیشگفتار
بی شک بناهای مذهبی در طول زمان همواره مورد توجه و احترام ملل و اقوام مختلف بوده است و بدین جهت پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان برجسته هر دوره تاریخی در خدمت معماری و تزئین نقوش بکارفته در احداث چنین اماکنی بوده است. این علاقه و توجه و بذل سرمایه های مادی و معنوی نه از باب منافع اقتصادی و مقاصد مادی، بلکه بر مبنای کشش و علاقه ای قلبی براساس گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده است. چه بسا مردمی که با مشکلات اقتصادی دست به گریبان بوده، اما در سرمایه گذاری بر مظاهر معنوی از جمله بناهای وابسته به مقدسات مذهبی از هیچگونه تلاشی فروگذار نکرده اند بناهای رفیع و باشکوهی که در طول تاریخ برمعابد، مساجد سربرافراشته اند همواره با یک پشتوانه قلبی و عشق حقیقی همراه بوده است. در تاریخ اسلام مکانهای مذهبی همواره در رأس توجه مردم، بویژه هنرمندان معتقد به مبانی دینی قرار داشته است. در دوره هایی که اثری از پیشرفت های علمی در هیچ کجای عالم دیده نمی شود برجسته ترین آثار معماری جهان، از میان مکانهای بزرگ مذهبی اسلام در جای جای سرزمین های اسلام بجای مانده است. اگرچه به علل گوناگون بویژه هجوم نیروهای متجاوز بیگانه به کشورهای اسلامی بسیاری از این ابنیه مهم و تاریخی دچار تخریب و ویرانی شده و آثار مهم مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که دستخوش غارت و آتش سوزی در کتابخانه های مهم جهان اسلام شده است، ما را از گنجینه های مهمی محروم کرده است با این حال آنچه برجای مانده، خود دریچه ای است برای شناخت عظمت معماری بکاررفته در بناهای مذهبی بزرگ اسلامی، بویژه آنکه درمعماری و کاشیکاری بناها مظاهر معنوی و مفاهیم والای مذهبی چه در انتخاب رنگ و چه در انتخاب شکل وفرم بسیار ماهرانه تلفیق شده اند، و فضای بوجود آورنده که انسان شیفته معنویت را بسوی خود می کشاند.
3
اگرچه متأسفانه بعلت افول قدرت سیاسی جهان اسلام پس از آنکه حاکمیت سیاسی در دست افراد نااهل و فرصت طلبی قرار گرفت، نقش بناهای مذهبی را در سرنوشت اجتماعی و سیاسی و معنوی مردم کمرنگ ساخته، ولی امید می رود در زمان حاکمیت جمهوری اسلامی، مکانهای مذهبی جایگاه ویژه خود را پس از قرنها بازیابد و مجد و عظمت معنوی و حقیقی جهان اسلام بار دیگر احیاء گردد.***
4
فصل دوم
«مفاهیم مرتبط با موضوع »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بناهای تاریخی ................................................................................................ & 2
بناهای تاریخی
جلفاى اصفهان و آثار تاریخى آن
ارامنه مقیم جلفاى اصفهان در ساحل جنوبى زاینده رود فرزندان ارامنهاى به شمار مى روند که در دوره پادشاهى شاه عباس اول به فرمان آن شهریار از مسکن اصلى خود جلفا در کنار نهر ارس به پایتخت وى کوچ داده شدند. توجه مخصوص شاه عباس به ارامنه اصفهان سبب شد که ارمنیان شهرهاى دیگر ایران نیز به اصفهان روى آوردند و در اندک زمانى بر جمعیت و وسعت جلفا افزوده شده و چون از پرتوکار و تجارت ثروتمند شدند به ساختن خانهها و کاروانسراها و کلیساهاى بزرگ همت گماشتند از آن جمله خواجه نظر از بازرگانان معتبر جلفا دو کاروانسراى بزرگ بنیان گذاشت و نزدیک هفت هزار تومان به پول آن زمان صرف این کار کرد. یکى دیگر از تجار بزرگ ابریشم به نام خواجه آودیک نیز در جلفا کلیساى زیبایى ساخت که با چراغها و قندیلهاى زرین و سیمین و تابلوها و تصاویر گرانبها زینت یافته و تمام مخازج آن را در حیات خود به عهده گرفت. این کلیسا که در زمان شاه عباس به نام کلیساى آودیک معروف بوده امروز در حاشیه خیابان نظر و میدان جلفا قرار دارد و به نام کلیساى مریم معروف شده است.
شادرن تاجر و جهانگرد فرانسوى که نزدیک چهل سال پس از مرگ شاه عباس بزرگ در زمان شاه سلیمان صفوى به اصفهان آمده درباره جلفا مىنویسد که بزرگترین محلات خارج شهر اصفهان است که یک فرسنگ طول و یک فرسنگ عرض دارد و از دو قسمت تشکیل مىشود یکى جلفاى قدیک که در زمان شاه عباس اول ساخته شده و دیگرى جلفاى نو که از آثار دوره سلطنت شاه عباس دوم است. جلفاى نو از هر جهت بر جلفاى کهنه برترى دارد زیرا کوچههاى آن وسیع و مستقیم و پردرخت است. جلفا پنج کوچه بزرگ دارد که امتداد آنها از مشرق به مغرب است. بازارى خوب با چند حمام و دو کاروانسرا و یک میدان و یازده کلیسا دارد. در جلفا از 3400 تا3500 خانه هست. خانههاى کنار زاینده رود را بسیار عالى و زیبا شبیه به عمارات سلطنتى ساختهاند. شاه عباس اول و شاه صفى که به ارامنه توجه خاص داشتند مکرر به خانههاى ایشان مىرفتند.
آنچه را شاردن نوشته امروز هم مى توان ملاحظه نمود با این تفاوت که وسعت امروز جلفا خیلى بیش از سابق شده و با آبادیهاى مجاور آن منطقه وسیعى را در جنوب اصفهان تشکیل مىدهد اما تعداد ارامنه مقیم جلفا خیلى کاهش یافته است. امروز در جلفاى اصفهان بیش از پنجهزار ارمنى زندگى نمىکنند و سایر سکنه این قسمت را ایرانیان مسلمان تشکیل مىدهند اما کلیساهایى که شاردن به وجود آنها اشاره مىکند در سرجاى خود باقى هستند و معروفترین آنها کلیساى وانک و بدخهم یا
بناهای تاریخی ................................................................................................ & 3
(بیت اللحم) و مریم و استیفان و گریگور مقدس و یوحنا و میناس و نرسس و سر گیس و گیورگ ( کلیساى غریب ) است.
شاه عباس براى جلب خاطر ارامنه جلفا و عیسویان دیگرى که در پایتخت او به سر مىبردند و نیز به ملاحظات سیاست خارجى و روابط دوستانه وى با پادشاهان اروپا در سال 1023 هجرى و مطابق با بیست و هفتمین سال سلطنت خود به ساختن کلیساى بزرگى در جلفا براى ارامنه و پیروان دین عیسى همت گماشت و در ماه شعبان آن سال در این باره فرمانى به شرح زیر صادر کرد:
»فرمان همایون شد آن که کشیشان و رهبانان و ملکان و ریش سفیدان و کدخدایان و رعایاى ارامنه ساکنین دارالسلطنه اصفهان به عنایت بیغایت شاهانه و شفقت و مرحمت بى نهایت پادشاهانه مفتخر و سرافراز و مستظهر و امیدوار بوده بدانند که چون میانه نواب کامیاب همایون ما و حضرات سلاطین رفیع الشان مسیحیه خصوصاً سلطنت و شوکت پناهى قدوة السلاطین العیسویه حضرت پاپا ( یعنى پاپ روم ) و پادشاه اسپانیه کمال محبت دوستى است و در میانه ما و طوایف مسیحیه یگانگى است و اصلاً جدایى نیست و توجه خاطر اشرف بدان متعلق است که همیشه طوایف مسیحیه از اطراف و جوانب به این دیار آیند و آمد و شد و نمایند و چون دارالسلطنه اصفهان پایتخت است و از همه طبقه و مردم هر ملت در آنجا هستند مىخواهیم که به جهت مردم مسیحیه در دارالسلطنه صفاهان کلیساى عالى در کمال رفعت و زیب و زینت ترتیب دهیم که معبد ایشان بوده باشد و جمیع مردم مسیحیه در آنجا به کیش و آیین خود عبادت نمایند.
و کس نزد حضرت پاپا خواهیم فرستاد که یکى از کشیشان و رهبانات ملت مسیحیه را به دارالسلطنه مذکور فرستد که در آن کلیسا به آداب عبادت قیام نموده و طوایف مسیحیه را به طاعت و عبادت ترغیب نماید و ما نیز از ثواب آن بهرهمند باشیم و چون چند عدد سنگ بزرگ در اوچ کلیساى ایروان بود و عمارت آن کلیسا منهدم گشته خرابى تمام به آن راه یافته بود که دیگر شایستگى تعمیر نداشت و کشیش آنجا استخوانهاى پیغمبران را که در آن مکان مدفون بود از آنجا بیرون آورده به جماعتترساونصار افروخته بود و آن مقام را از عزت و شرف انداخته بود بنابراین سنگهاى مذکور را از آنجا بیرون آورده روانه دارالسلطنه اصفهان فرمودیم که در کلیساى عالى که در آنجا ترتیب مىدهیم نصب فرماییم. مىباید که چون سنگهاى مذکور را بدانجا آورند همگى طوایف مسیحیه را جمع نموده از روى تعظیم و احترام تمام استقبال کرده سنگها را آورده به اتفاق سیادت پناه وزارت و اقبال دستگاه شمساللوزارة علیا وزیردار السلطنه اصفهان و رفعت پناه محب على بیکالله در جایى که مناسب بدانند بگذارند و به اتفاق یکدیگر معماران خاصه شریفه را همراه ببرند و در پشت باغ زرشک در زمینى که به جهت کلیسا قرار داده بودیم کلسا عالى طرح نمایند و طرح آنرا در تخته و کاغذ کشیده به خدمت اشرف فرستند که ملاحظه نماییم و بعد از ملاحظه امر فرماییم که استادان شروع در کار کرده به اتمام رسانند و در این باب اهتمام لازم دانسته به همه جهتى به شفقت بیدریغ خسروانه امیدوار باشند به تاریه شهر شعبان سنه 1023.
بناهای تاریخی ................................................................................................ & 3
پس از صدور این فرمان ساختمان کلیساها آغاز شد و به فاصله 13 سال بعد کلیساى بدخهم یا بیت اللحم در میدان جلفا به سال 1036 هجرى( 1627 میلادى ) و کلیساى بزرگ و مشهور و انک که امروز محل خلیفه گرى و مشهورترین کلیساى جلفا است در سال 1074 هجرى( 1664 میلادى ) به اتمام رسیده در بین کلیساهاى جلفا کلیساى خهم که به وسیله خواجه پطرس بنا شده و کلیساى وانک که به وسیله خواجه آودیک به اتمام رسیده با سبک معمارى شرقى و آرایشهاى طلاکارى و تابلوهاى جالب و ازارههاى کاشیکارى از زیباترین کلیساهاى اصفهان است و همه روز گروه کثیرى سیاح داخلى و خارجى از آنها دیدن مىنمایند.
سنگهاى مقدس کلیساى ( اوچ کلیساى ایروان ) که در فرمان شاه عباس اول به آنها اشاره شده هم اکنون در کلیساى گیورگ که آنرا کلیساى غریب نیز مى نامند در قسمتى از جلفا که در حاشیه خیابان حکیم نظامى واقع مىشود در معرض تماشاى سیاحان قرار دارد.
ارامنه به فرمان شاه عباس اول اجازه یافتند که با آزادى کامل مراسم مذهبى خود را اجرا کنند. کلیساها بسازنند و علامت صلیب را در بالاى گنبدهاى کلیساها نصب کنند و ناقوس بزنند. اکثریت ارامنه امروز که تعداد آنهادر جلفا در حدود 5000 نفر است پیرو مذهب ( گریگوریان ) هستند و پیروان کلیساى کاتولیک و پروتستان جلفا خیلى معدود است و از چندین خانواده تجاوز نمىکند اما جمعیت جلفا در عهد صفویه به طوریکه مطلعین امروز ارمنى اظهار مىدارند در حدود سى هزار نفر بوده است که فقط هزار نفر آنها کاتولیک و بقیه از دسته گریگوریان بودهاند.
بناهای تاریخی ................................................................................................ & 4
در حومه اصفهان در حدود سیصدنفر ارمنى در چهارمحال و حدود 12 هزار نفر در فریدن ( نواحى کوهستانى مغرب اصفهان ) به سر مىبرند. آبادیهاى محل سکونت ارامنه در فریدن عبارتست از:
نماگرد، قرقن، سواران، سینگرد، خویگون علیا، سنگباران، زرنه، هزار جریب، میلاگرد، سرشگون، چیگون، درختک، هادون، خونک، کلیساى معتبر وانک داراى موزهاى است که در جنب کلیسا و در شمال آن واقع شده و داراى سالنهاى متعدد و اشیا و آثار تاریخى است. عمارت موزه در سال 1905 میلادى (1322 هجرى قمرى ) ساخته شده و داراى تابلوهاى متعدد نقاشى و اشیا و آثار دیگر است. مجموعه فرامین پادشاهان ایران مبنى بر آزادى ارامنه از لحاظ کسب و کار و اجراى مراسم دینى که زینتبخش یکى از سالنهاى موزه جلفا شده است. جز آثار ارزنده این موزه است. از توابع این کلیسا کتابخانهاى است که قریب ده هزار جلد کتاب دارد و در بین آنها تعداد زیادى نسخ خطى به زبان ارمنى با تذهیب و جلد نفیس جلب توجه مىکند.
قبرستان ارامنه در جنوب جلفا در دامنه کوه صفه قرار دارد. کتیبههاى ارمنى که بر سنگهاى یکپارچه قبور نقش بسته است هویت مدفونین و مشاغل آنها را تعیین مىکند. بعضى از اروپاییان مشهود و نمایندگان تجارتى ممالک اروپایى در قرن هفدهم میلادى و بعضى از سفراى خارجى در این قبرستان مدفون شدهاند. در سالهاى اخیر یکى از ارمنیان علاقهمند جلفا به نام آبراهام گوگنیان تعداد از کتیبهها و نقوش سنگهاى مهم قبور ارامنه را نقاشى کرده و مجموعه جالبى فراهم آمده است که در یکى از اتاقهاى جنب کلیساى وانک در معرض تماشاى سیاحان قرار دادهاند و ما در اینجا به عنوان نمونه چند کتیبه را نقل مىکنیم:
هاراطون کشیش هوانیان: نویسنده تاریخ جلفا مدفون در قبرستان ارامنه جلفا تاریخ وفات 1871
راهب و پیشواى کلیسا خاچاطورکیارانسى موسس چاپخانه ارامنه در ایران مدفون در کلیساى وانک تاریخ وفات 1646
خلیفه داوید که با جمعاورى اعانه از اهالى اقدام به تجدید ساختمان کلیسا نموده است مدفون در کلیساى وانک تاریخ وفات 1683.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
بمباران شیمیایی حلبچه
قبل از جنگ جهانی اول در سال 1763 میلادی امریکایی ها سلاح شیمیایی را علیه سرخپوستان که صاحبان اصلی سرزمین امریکا بودند، به کار گرفتند.
در جنگ جهانی اول در سال 1915 میلادی سلاح شیمیایی از سوی نیروهای آلمانی به کار گرفته شد و سپس دیگر کشورها استفاده از آن را در برنامه های جنگی خود گنجاندند.
پس از جنگ جهانی دوم، انگلیسی ها در سال 1951 میلادی از ماده ی فیتوتوکسین در مالایا علیه استقلال طلبان این سرزمین استفاده کردند.
امریکا در جنگ ویتنام، کامبوج و لائوس، مواد شیمیایی و میکروبی را به کار برد. در سال 1975، ویتنامی ها مواد شیمیایی را در کامبوج علیه خمرهای سرخ، به کار بردند.
در سال 1979، ارتش شوروی (سابق)، در اشغال افغانستان از این گونه سلاح ها استفاده کرد.
رژیم نژاد پرست افریقای جنوبی در 8 مارس 1982 میلادی از یک نوع ماده ی سمی علیه نیروهای سواپو در نامیبیا بهره گرفت.
رژیم بعث عراق، در طول جنگ تحمیلی به طور مکرر علیه رزمندگان اسلام از انواع سلاح های شیمیایی استفاده کرد.
اولین تلاش ها برای اعمال ممنوعیت استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک در اعلامیه های 1868 سن پطرزبورگ، 1874 بروکسل و 1898 لاهه نمایان شد، امّا هیچ کدام از آن ها به تنظیم یک معاهده ی بین المللی نیانجامید.
در نتیجه ی کوشش های فراوان، سرانجام در سال 1907، یک معاهده ی بین المللی که از نظر حقوقی تعهد آور بود تنظیم شد. با شروع جنگ جهانی اول، کنوانسیون 1907 لاهه نتوانست از وقوع جنگ شیمیایی ممانعت کند. کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی کشورها را به امضای پروتکل 17 ژوئن 1925 ژنو درباره ی منع کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک وادار کرد، امّا این پروتکل، توسعه، تولید یا ذخیره سازی جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک را منع نکرد.
در 16 دسامبر 1917، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه ی منع، توسعه، تولید و انباشت جنگ افزارهای میکربی و سمی و نابود سازی آن ها را تصویب کرد.
در 11 نوامبر 1987، سازمان ملل قطعنامه ای در مورد جنگ افزارهای شیمیایی به تصویب رساند.
کنوانسیون منع جنگ افزارهای شیمیایی
2
این کنوانسیون دارای یک مقدمه، 24 ماده و 3 متن پیوست است و دبیر کل سازمان ملل، دبیر این کنوانسیون است. تهیه و تنظیم فنی کنوانسیون مزبور قریب 24 سال به درازا انجامید و مذاکرات تدوین آن در ماه ژوئن 1992 در کنفرانس خلع سلاح پایان پذیرفت. سپس طی قطعنامه ای در اجلاس چهل و هفتم مجمع عمومی سازمان ملل به اتفاق آرا به تصویب رسید.
چگونگی کسب توانایی عراق در زمینه ی جنگ افزارهای شیمیایی
عراق در سال 1980، با انتقال مقادیری از عوامل شیمیایی و مواد اولیه ی مربوطه از ذخایر شوروی سابق، و هم چنین خرید تجهیزات ویژه از کشورهای اروپایی و ایالات متحده ی امریکا برای نیل به تولید مستقل جنگ افزارهای شیمیایی، اقدام کرد.
در سال 1982، با کمپانی «درای رایخ» آلمان که تأمین کننده ی وسایل فنی شیمیایی است قراردادی منعقد کرد و جهت تولید عوامل اعصاب به خرید مواد شیمیایی از منابع غربی از جمله امریکا اقدام کرد. یکی از مقام های برجسته ی پنتاگون می گوید:(1)
« ما می دانیم کارخانه های آلمان غربی عراق را در تولید جنگ افزارهای شیمیایی یاری می کنند. یکی از آن ها نقش برجسته ای در این امر دارد و هنوز هم در عراق به کار خود ادامه می دهد.»
عراق با خرید مواد شیمیایی از امریکا، آلمان غربی، هلند و کمک کارشناسان آلمان موفق شد چندین تن گاز اعصاب در هر هفته تولید کند.
توانایی شیمیایی عراق در آغاز جنگ تحمیلی
عراق در 31 شهریور 1359، تهاجم سراسری خود را از سه جبهه آغاز کرد. مرکز ثقل این تهاجم جبهه ی جنوب بود. در آن زمان ارتش عراق، دارای مشخصات توانایی تهاجمی جنگ افزارهای شیمیایی به شرح زیر بود:
1- توانایی حفاظتی و رفع آلودگی، وسایل حفاظتی انفرادی – یگانی برای کلیه ی پرسنل در داخل خودروهای زرهی، وجود گروهان شیمیایی و رفع آلودگی در لشکرهای رزمی.
2- داشتن مناسبات تجاری دراز مدت با شوروی که بزرگ ترین تدارک کننده ی جنگ افزارهای شیمیایی مورد نیاز عراق بود.
3- داشتن مناسبات تجاری با غرب از جمله انگلستان، هلند، آلمان غربی و امریکا به منظور خرید مواد شیمیایی و تجهیزات حفاظتی مورد لزوم جهت نیل به خودکفایی در زمینه ی ساخت جنگ افزارهای شیمیایی.
3
4- در اختیار داشتن انواع سیستم های پرتاب مهمات شیمیایی از جمله هواپیماهای دور پرواز، توپ خانه، راکت های سطح به سطح و موشک ها.
کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی توسط عراق
در اوایل جنگ تحمیلی، در منطقه ی شلمچه رژیم عراق برای اولین بار به طور محدود اقدام به استفاده از سلاح شیمیایی کرد و برای دومین بار در منطقه ی میمک تکرار شد.
عراقی ها از آذر سال 1361، به طور پراکنده از عوامل شیمیایی کشنده استفاده کردند. ابتدا مقدار محدودی از سولفورموستارد (عامل تاول زا) را به منظور درهم شکستن سازمان رزمی رزمندگان ایران در تک های شبانه مورد استفاده قرار دادند.
در سال 1362، عراق به کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی در پیرانشهر و حوالی پنجوین مبادرت ورزید. ایران حادثه ی پنجوین را «جنایت جنگی» نامید و مجروحین جنگ شیمیایی به بیمارستان های تهران اعزام شدند.
در اواخر 1363، عراق به دو علت از کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی موقتاً منصرف شد:
1- در رابطه با اعتراض های قبلی اروپا.
2- علنی شدن ابعاد گسترده ی کاربرد این جنگ افزارها در جنگ با ایران.
استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی در بُعد وسیع توسط عراق از اوایل زمستان 1364 که رزمندگان ایران توانستند شهر فاو را تصرف نمایند، مجدداً آغاز شد.
در اوایل سال 1366، عراق بار دیگر از جنگ افزارهای شیمیایی به طور انبوه در جبهه ی مرکزی سومار استفاده کرد.
پس از عملیات والفجر 8، نیروهای عراقی به طرز بی سابقه ای از مواد سمی شیمیایی استفاده کردند. حدود 7000 گلوله ی توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع نیروهای ایران شلیک شد. در طول 20 روز هواپیماهای عراقی بیش از هزار بمب شیمیایی در صحنه ی عملیات فرو ریختند و متجاوز از 30 تهاجم شیمیایی علیه هدف های غیر نظامی در ایران انجام شد.
بمباران شیمیایی شهر سردشت توسط عراق در هفتم تیر 1366 فجیع ترین و وحشتناک ترین تهاجم از این نوع بود که سبب کشته و مجروح شدن عده ی بسیاری از مردم غیر نظامی شد. جمهوری اسلامی ایران شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هسته ای هیروشیما نامید.
وحشیانه ترین مورد استفاده در اسفند 1366، در حلبچه بوده است که وسیع ترین مورد استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تاکنون به شمار می رود که حداقل 5000 تن از مردم کُرد و مسلمان این شهر را کشته و 7000 تَن دیگر را مجروح کرد.
فاجعه ای که در حلبچه رخ داد بدون شک با فجایعی همچون بمباران اتمی شهرهای «هیروشیما و ناکازاکی» ژاپن به دست امریکا، قابل مقایسه است.
به کارگیری سلاح های شیمیایی از سوی عراق، در حالی صورت می گرفت که این کشور جزو 120 کشور امضا کننده ی پروتکل ژنو راجع به منع استفاده از سلاح های سمی، خفه کننده و ترکیبات باکتریولوژیک قرار داشت. پروتکل 1925 ژنو که طی قطعنامه ی 2161 (21)B سازمان ملل متحد مجدداً به تصویب رسیده است، صراحتاً استعمال سلاح های شیمیایی را منع می کند. قسمت هایی از پروتکل 1925 ژنو به شرح زیر است:
4
امضا کنندگان تام الاختیار زیر به نام دولت های خود اعلام می دارند:
«نظر به این که در موقع جنگ، استعمال گازهای خفه کننده و مسموم یا امثال آن ها و هم چنین هر قسم مایعات و مواد یا عملیات شبیه به آن حقاً مورد تنفر افکار عمومی دنیای متمدن است،
دوَل متعاهد تقبل می نمایند ممنوعیت استعمال گازهای خفه کننده و مسموم شبیه آن را به موجب این اعلامیه به رسمیت شناخته و هم چنین تعهد می نمایند که ممنوعیت مزبور را شامل وسایل جنگ میکروبی نیز دانسته و خود را ملزم به رعایت مدلول مراتب فوق بدانند.»
پروفسور «اوبن هندریکس» رییس آزمایشگاه سم شناسی بیمارستان دانشگاه گان (فلاندر، در شمال غرب بلژیک اظهار می دارد: عراق از سه نوع گاز مختلف علیه حلبچه استفاده کرده است. وی تأکید کرد که نیروهای عراقی شهر حلبچه را در روزهای 17 و 18 مارس (27 و 28 اسفند 66) با گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان) و بالاخره با سیانوژن بمباران کرده اند. وی افزود که این سه نوع سلاح به صورت مجزا ولی با فاصله ای کوتاه و به طوری که به صورت یک «کوکتل بسیار سمی» در آیند، مورد استفاده قرار گرفته اند.
بی بی سی رادیو دولتی انگلستان در 6/1/1367، گزارش داد: یک دکتر بلژیکی و یک دکتر هلندی از سازمان بهداشت بین المللی موسوم به پزشکان بدون مرز و یک متخصص مسایل شیمیایی به اتفاق آرا تأیید کردند که در حلبچه و مناطق اطراف آن علیه مردم غیر نظامی از سلاح های شیمیایی استفاده شده است.
خبرگزاری فرانسه 12/1/1367 اعلام کرد: «حلبچه شهری از کردستان عراق که به تصرف ایران در آمده و طی روزهای 27 و 28 اسفند ماه توسط عراق بمباران شیمیایی شده، منجمد و ساکن در خوابی عمیق فرو رفته است.»
نیویورک تایمز امریکا در 16/1/1367 نوشت: «این عمل از هر جهت و به هر مفهوم یک جنایت جنگی است که با انکارهای سست و رسمی عراق و عذر و بهانه های غیر رسمی در مورد استفاده از یک سلاح ناجوانمردانه در آمیخته است.»
سرلشکر «رفیق السامرایی» رییس پیشین استخبارات (اطلاعات) نظامی عراق در مورد بمباران شیمیایی گفته است:(1)
«جنایتی که در حلبچه اتفاق افتاد، توسط 50 فروند جنگنده ی عراقی صورت گرفت. محموله ی هر یک از این جنگنده ها چهار بمب شیمیایی بود. این حمله به دستور صدام صورت گرفت. بمباران حلبچه به دلیل ناامیدی و یأسی بود که در صدام به وجود آمده بود، زیرا در تاریخ های 10 و 11 مارس 1988 ایرانی ها منطقه ی دربندیخان و حلبچه و مناطق اطراف آن را مورد تهاجم قرار داده و موفقیت هایی کسب کرده بودند. در این حملات گروه های کرد آن ها را همراهی می کردند. صدام تیپ و لشکرها را یکی پس از دیگری به مقابله با نیروهای ایران فرستاد تا مانع از پیشروی در عراق شوند، امّا هیچ نتیجه ای در پی نداشت و خسارات فراوانی به نیروهای عراقی وارد شد. در انتقام از این حمله، صدام دستور داد تا حملات شیمیایی گسترده ای را روی حلبچه انجام دهند. نظر استخبارات عراق کاملآ متفاوت بود: سازمان سیا به ما اطلاع داد که تعداد محدودی از واحدهای توپخانه ایران از محور شرق شط العرب به محور حلبچه در شمال انتقال یافته اند. ما با توجه به مسؤولیتی که داشتیم صدام را از این امر با خبر ساختیم. بخش عظیمی از واحدهای توپخانه ی ایران از فاو عقب نشینی کردند. تشکیلات ما برای مقابله با حمله ی ایران در حلبچه آماده شده، امّا صدا م با چنین فاجعه ای موافقت کرد.