لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بنمایهها و درونمایههاى رخداد عاشورا (بررسى تاریخى)
در سال 61ق، پنجاه سال بعد از رحلت پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم، جامعه اسلامى شاهد سانحهاى بسیار اسفبار بود; نوه پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به طرز فجیعى به همراه یاران اندک خود به شهادت رسید و اهل بیت او به اسارت رفتند. چرا عاشورا اتفاق افتاد؟ این پرسشى است که نوشته حاضر به منظور یافتن پاسخى قانعکننده به آن، بر آمده است.
بر همین اساس مباحث ذیل را در این مقاله مورد توجه و مداقه قرار دادهایم: بافت اجتماعى جزیرةالعرب قبل از بعثتبه عنوان مرده ریگ جاهلیت، رخداد سقیفه به عنوان اولین انحراف بنیادین در حرکت اسلامى که در آن عقیده، فداى قبیله شد و نتایجى که از این اجتماع شتابآلود برآمد، سیاست مالى خلفاى نخستین; به ویژه دوره عمر و عثمان و بدعتها و انحرافاتى که در این زمینه به وقوع پیوست، انحرافات فکرى که معاویه و جانشین او یزید ابداع کردند (همانند: جعل حدیث، تبدیل خلافتبه سلطنت، احیاى عروبت و فروداشت موالى) و بالاخره تقویت جریانهاى فکرى انحرافى همانند مرجئه که مشروعیتبخش رفتار غیر دینى امویان بودند.
مکتبى که مىرفتبا کجروىهاى تفاله جاهلیت ... با شعار «لا خبر جاء و لا وحى نزل» محو و نابود شود ... ناگهان شخصیت عظیمى . .. قیام کرد و با فداکارى بىنظیر و نهضت الهى خود، واقعه بزرگى را به وجود آورد.
(امام خمینى، صحیفهنور، ج 12، ص 181)
مقدمه
سانحه عاشورا و ابعاد مختلف آن، تحقیقات علمى فراوانى را به خود اختصاص داده است، اما به نظر مىرسد به یکى از وجوه این پدیده تاریخى که در حوزه «تاریخ اسلام» - بهطور اخص - و در «تاریخ انسانى » - بهطور اعم - اهمیتبهسزایى دارد، کمتر توجه شده است و آن بررسى تاریخى «چرایى» رخداد کربلاست. چرا پس از گذشت پنجاه سال از رحلت پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم حاکمان جامعه اسلامى به آسانى به قتل و عام و اسارت خاندان او اقدام مىکنند و چنین مصیبت عظیمى را بر آل محمد روا مىدارند؟ چرایى این واقعه را در کجا باید جستوجو کرد؟ در نوشتار حاضر در حد توان به این پرسش پاسخ داده شدهاست.
1) مرده ریگ جاهلیت
بىتردید بخشى از علل و عوامل رخداد حادثه کربلا را باید در عصر جاهلیت جزیرة العرب و مناسبات فرهنگى، اقتصادى و سیاسى حاکم بر زندگى اعراب و قبایل ساکن در آن جستوجو کرد. اطلاق واژه جاهلیتبراى دوره مورد نظر، خود گویاى واقعیتهاى غیر قابل انکارى است. به جز عده معدودى از صاحبنظران که نکات برجسته فکرى و مدنى براى عرب عصر جاهلى قائلاند، (1) بیشترین آنها کاربرد واژه جاهلیت را براى این دوره بسیار با مسما مىدانند. بىشک استعمال این مفهوم داراى محدودیت زمانى و مکانى خاصى است; به این معنا که از نظر زمانى، مفهوم جاهلیت دوران دویستساله قبل از بعثت را شامل مىشود، چرا که در قرون پیشتر، آن سرزمین مهد تمدنهاى مختلف بشرى بودهاست که ما به وسیله قرآن از وجود آنها آگاه شدهایم.
از نظر جغرافیایى نیز باید اطلاق مفهوم جاهلیت را محدود ساخت ، زیرا بخشهایى از شبه جزیره عربستان، بهویژه جنوب آن (یمن یا عربستان خوشبخت) به دلایل اقلیمى و جغرافیایى که بسیار حاصلخیز و مناسب براى کار کشاورزى بود و همچنین به دلیل ارتباط نزدیکى که با کشورهاى همجوار بهویژه ایران داشت و تاثیرى که از فرهنگهاى پیرامونى گرفته بود، نسبتبه منطقه حجاز از وضعیت مناسبترى برخوردار بود . بنابراین با توجه به قراین و شواهد موجود، اطلاق مفهوم جاهلیتبر این قسمت از جزیرة العرب قابل قبول نیست. شاید کاملترین توصیف از جامعه عرب پیش از بعثت، سخن علىعلیه السلام است که مىفرماید:
همانا خدا محمد را برانگیخت تا مردمان را بترساند و فرمان خدا را چنانکه باید رساند. آن هنگام شما اى مردم عرب! بهترین آیین را برگزیده بودید و در بدترین سراى خزیده. منزلگاهتان سنگستانهاى ناهموار، همنشینتان گرزههایى زهردار، آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلو آزار، خون یکدیگر را ریزان، از خویشاوند بریده و گریزان، بتهاتانهمه جا بر پا، پاى تا سر آلوده به خطا. (2)
طبرى نیز در گزارش خود از زندگى عرب آن زمان مىنویسد:
قوم عرب خوارترین، بدبختترین و گمراهترین قوم بود که در لانهاى محقر و کوچک میان دو بیشه شیر(ایران و روم) زندگى مىکرد. سوگند به خدا، در سرزمین عرب چیزى موجود نبود که مورد طمع و یا حسد بیگانگان قرار گیرد. هر آن کس از اعراب که مىمرد یکسره به دوزخ مىرفت و هر آن که زندگى مىکرد و حیات داشت، گرفتار خوارى و مشقتبود و دیگران لگدمالش مىکردند. سوگند به خدا که در سراسر سرزمین قومى را نمىشناسم که خوارتر و تیره بختتر از عرب باشد. وقتى اسلام در میان ایشان ظاهر شد آنان را صاحب کتاب، قادر بر جهان، داراى روزى و مالکالرقاب کرد. (3)
شاخصههاى فرهنگى عرب جاهلى در «شعر و شاعرى»، «علم الانساب»، «علم الایام» و آشنایى به «علوم انواء» خلاصه مىشود. شعرى که عرب مىسرود داراى قالبى دلنشین و آراسته اما خالى از محتوا بود و صرفا در وصف گل و گیاه و سبزه یا شب و شراب و شمشیر محدود مىماند. رویکرد این قوم به علم الانساب و علم الایام براى ارضاى تمایلات فخرطلبانه فردى و قبیلهاى بود، نه به عنوان علمى از علوم، چنانکه احمد امین درباره وضعیت علوم در بین اعراب جاهلى مىنویسد:
آنها از علم و فلسفه بهره نداشتند، زیرا زندگانى اجتماعى آنها در خور علم و فلسفه نبود. علم آنها منحصر به معرفت انساب یا شناختن اوضاع جوى بود. بنابر بعضى از اخبار هم، اطلاع اندکى از علم طب داشتند ولى آنچه را که مىدانستند کافى نبود و علم محسوب نمىشد. بسى خطاست که مانند آلوسى آنها را عالم و دانشمند بدانیم که مىگوید: «اعراب علم طب و معرفت احوال جوى و اخترشمارى را کاملا مىدانستند. (4)
در حوزه سیاست، تنها واحد سیاسى موجود و مطرح در جامعه عرب جاهلى «قبیله» بود که نه تنها شالوده حیات و بقاى تمام پیوستگىهاى فردى و اجتماعى به شمار مىرفت، بلکه تمام ارکان شخصیت و مظاهر فکرى و عقلى او را نیز شکل مىداد. (5) قبیله تنها جغرافیاى سیاسىاى بود که عرب آن را مىشناخت و براى آن تلاش مىکرد و بیرون از آن براى او حکم سرزمین «غیر» را داشت. نظام سیاسى قبیله بر شیخوخیت و ریش سفیدى مبتنى بود و در آن، عرف به عنوان قانون نانوشته، تعیین کننده نوع و چگونگى روابط اجتماعى افراد در درون و بیرون از قبیله بود. «جنگهاى فجار» و «حلف الفضول» به عنوان دو پدیده مهم در عصر جاهلى مىتواند مثبت نبود قانون عام و فراگیر در آن دوره باشد. در نظام ارزشى عصر جاهلى، نسب و ثروت تعیین کننده پایگاه اجتماعى افراد بود; آنکه از نسب بالاتر و ثروت و مکنتبیشترى برخوردار بود در جرگه اشراف قرار مىگرفت و در تمامى تصمیمهاى قبیلهاى و امور مختلف اجتماعى تاثیرگذار بود.
کار مهمى که پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله وسلم انجام داد تغییر همین نظام ارزشى غلط بود. برخلاف جامعه جاهلى در جامعه اسلامى، تقوا و پرهیزکارى افراد بود که آنها را در پایگاه انسانى بالایى قرار مىداد. گرچه پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم بیستوسهسال بى وقفه در این راستا تلاش کردند اما آنچه مسلم استیک دوره بیستوسه ساله براى منسوخ کردن یک فرهنگ جاهلى دیربنیاد، دوره بسیار اندکى است. لذا بعد از رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم جامعه اسلامى آرام آرام به سوى تفکرات جاهلى بازگشت، تا آنجا که در سال 61 ق منظومه فکرى دشمنان امام حسینعلیه السلام کاملا در چهارچوب عصبیت قبیلهاى منحصر بود و همه چیز را از دریچه شعب و منافع شعبى خود مىدیدند.
مسئله دیگرى که به عنوان میراثى شوم از عصر جاهلیتبه دوره اسلامى منتقل شده بود و در جریانهاى سیاسى و اجتماعى بسیار تاثیرگذار بود، منازعات درون قبیلهاى تیرههاى قریش بود که با مرگ عبدمناف و آغاز ریاستیکى از فرزندان او به نام عمرو(هاشم) شروع شده بود. عبدمناف، فرزند سرشناس قصىبنکلاب بود که نسل رسول اکرمصلى الله علیه وآله وسلم به قصى از طریق او منتقل مىشود. غیر از عمرو (هاشم)، عبد شمس، مطلب، ابوعمرو و ابوعبید پسران دیگر او بودند. با فوت عبدمناف، مناصب اجتماعى او بین هاشم و عبدشمس تقسیم شد; بدین صورت که منصب رفادت (اطعام حجاج) و سقایتبه هاشم و منصب قیادت (فرماندهى جنگها و شاخه نظامى قریش) برعهده عبدشمس گذاشته شد. علاوه بر این، بهطور کلى ریاست قریش بعد از عبدمناف به هاشم واگذار شد. ابن اسحاق در بیان علت این تصدى نوشته است: علىرغم آنکه عبدشمس برزگتر از هاشم بود، ولى چون وى همواره سفر مىکرد و کمتر در مکه اقامت داشت و علاوه بر این مردى عیالمند و تنگدستبود، هاشم متصدى این امر شد. (6) از همین زمان قبیله قریش به دو شاخه مهم بنىهاشم و بنىعبدشمس تقسیم مىشود که در عرصههاى مختلف سیاسى، اقتصادى و اجتماعى، رقابت فشردهاى را با هم شروع مىکنند.
در زمان هاشم، تیره او در دو زمینه، نسبتبه تیره عبدشمس برترى قابل توجهى داشت: نخست اینکه شخص هاشم نسبتبه عبدشمس داراى مال و منال زیادى بود و علاوه بر آن در عرصه اقتصاد و تجارت مکه با اقوام همجوار، منشا تحولات مهمى شده بود. راهاندازى سفرهاى تجارى زمستانى و تابستانى از مکه به مدینه و شام و به عکس، از ابتکارات او به شمار مىرود. دومین برترى هاشم به کرامت نفس و بذل و بخششهاى زیاد او برمىگردد که حسادت رقباى او را به همراه داشت. در این میان امیه - فرزند متمول عبد شمس - بیش از هر کس به موقعیت اجتماعى هاشم حسادت مىورزید. کینهورزىهاى او نسبتبه عمویش منشا افسانه پردازىهاى بسیارى شده بود که صد البته در درون خود واقعیتهایى را نهفته دارند. چنانکه در گزارش ابن هشام آمدهاست:
امیه که مردى ثروتمند بود کوشید تا خود را در نیکوکارى به هاشم برساند ولى موفق نشد. بنابراین گروهى از قریش او را شماتت کردند و به حسد امیه افزودند. امیه از هاشم خواست تا حکمى تعیین کنند تا در باب آن دو راى بدهد. هاشم این پیشنهاد را به این شرط پذیرفت که بازنده محکوم به پرداخت پنجاه ماده شتر براى کشتن در مکه و ده سال تبعید از مکه گردد. امیه شروط هاشم را پذیرفت و هر دو براى حکمیت نزد کاهن بنىخزاعه رفتند. کاهن به شرافت هاشم راى داد و امیه به ناگزیر شترها را کشت و خود نیز براى ده سال تبعید به شام رفت. این حکمیت آغاز دشمنى میان بنىهاشم و بنىامیه بود. (7)
بعد از فوت هاشم، تیره بنىامیه بر اقتدار اقتصادى خود افزود و روز به روز تفوق مالى خود را نسبتبه تیرهها و قبایل دیگر افزایش مىداد، در حالى که تیره بنى هاشم بعد از فوت رئیس خود از نظر اقتصادى در سراشیبى افول و نزول قرار گرفت، چرا که فوت هاشم در خارج از مکه و ماندن شیبه، تنها فرزندش در غربت، و سپس تحتسرپرستى مطلب قرار گرفتن وى و فقدان نبوغ اقتصادى نزد جانشینان هاشم و بهویژه عبدالمطلب، از عواملى بودند که دست در دست هم دادند تا بنىهاشم فقط به خوشنامى خود ببالد و دیگر توان رقابت اقتصادى با بنىامیه را نداشته باشد. تنگدستى ابوطالب - سرشناسترین پسر عبدالمطلب - نیز مىتواند از افول اقتصادى عبدالمطلب حکایت کند.
از آنچه گفته شد دو نتیجه به دست مىآید :
1- عبدالمطلب پس از مرگ هاشم (پدر) تمام اقتدار اقتصادى او را پیدا نکرد;
2- بنى امیه با حفظ مقام قیادت و نفوذ فوقالعاده در دارالندوه، منزلت اجتماعى روز افزونى در مکه یافتند تا آنکه در زمان ظهور اسلام، به خصوص پس از جنگ بدر به ریاست و سرورى قریش و مکیان رسیدند. (8)
رقابت این دو تیره سرشناس قریش با بعثت پیامبر که خود نیز از تیره بنى هاشم بود، نه تنها به پایان نرسید، بلکه صورت جدىترى به خود گرفت، چرا که بنىامیه حتى ادعاى نبوت حضرت رسول صلى الله علیه وآله وسلم را هم در راستاى رقابت تیرهاى تفسیر مىکرد و در صدد خنثا کردن آن بود. نه تنها ابوسفیان - رئیس تیره بنىامیه - در زمان بعثت پیامبر این نگرش را داشت، بلکه یزیدبنمعاویه، نوه او نیز در سال 61ق دراین منظومه فکرى سیر مىکرد تا جایى که یزید آنگاه که اهلبیت عصمت را در شام بر وى وارد کردند با چوب بردندانهاى مطهر امام حسینعلیه السلام مىزد و این شعر را برزبان مىراند:
لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحى نزل (9)
قبیله بنىهاشم با سلطنتبازى کردند پس نه خبرى آمد و نه وحىاى نازل شد.
2) سقیفه بنى ساعده
یکى از مهمترین علل رخداد عاشورا حادثهاى بود که همان روز رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم در سقیفه بىساعده اتفاق افتاد و مسلمانان با فراموش کردن سفارشهاى پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم درباره علىعلیه السلام، برخلافت ابوبکر اجماع کردند و به تعبیر امام خمینى:
بالاترین مصیبتى که بر اسلام وارد شد، همین مصیبتسلب حکومت از حضرت امیر - سلاماللهعلیه بود و عزاى او از عزاى کربلا بالاتر بود. مصیبت وارده بر امیرالمؤمنین و بر اسلام بالاتر است از آن مصیبتى که بر سیدالشهداء وارد شد. اعظم مصیبتها این مصیبت است که نگذاشتند بفهمند مردم اسلام یعنى چه؟ (10)
آنچه در سقیفه بنىساعده اتفاق افتاد، بازگشت دوباره اعراب به تفکرات و سنت قبیلهاى پیش از بعثتبود. شیوه انتخاب جانشین پیامبر دقیقا طبق معیارها و سنن قبیلهاى انجام شد. درباره مشروعیتخلیفه و به طور کلى جانشینى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم اختلاف نظرهاى اساسى بین شیعیان و اهل تسنن وجود دارد. شیعیان در انتخاب جانشین پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم برمبناى اشاره روشن و نص صریح آن حضرت در حجةالوداع تنها علىعلیه السلام را شایسته این مقام مىدانند و براى آنچه در سقیفه اتفاق افتاد و به انتخاب ابوبکر انجامید، اعتبارى قائل نیستند. در مقابل، اهل تسنن انتخاب جانشینى پیامبر را نه از جانب خود او، بلکه به عهده مسلمانان مىدانند که بایستى با اجماع درباره آن تصمیم بگیرند. اگر از نزدیک، سقیفه را به عنوان یک «متن» در زمینه تاریخى خود بررسى کنیم به نتایج مهمى خواهیم رسید:
فتح مکه توسط سپاه اسلام در سال هشتم هجرى، بزرگترین پایگاه دشمنان پیامبر را فرو ریخت و با تصرف آن و تسلیم رؤساى قریش، اسلام به عنوان حاکمیتبلامنازع جزیرةالعرب شناخته شد. قبایل دیگرى که تا این زمان اسلام نیاورده بودند، گروهگروه با فرستادن نمایندگان خود به مدینه، در پیشگاه پیامبر اسلام، مسلمانى خود را اعلان کردند تا از این طریق همچنان به حیات قبیلهاى خود ادامه دهند. در نتیجه سال نهمهجرى با عنوان «عام الوفود» در تاریخ اسلام شناخته شد و بخش بزرگى از قبایل جزیرةالعرب در این سال به جرگه اسلام پیوستند. بى تردید اسلام آوردن این قبایل نه از روى ایمان قلبى، بلکه از روى ترس و به اقتضاى مصلحت زمانه بود. اینها که بهطور تقریبى شاید هفتاد درصد کل قبایل شبه جزیره را شامل مىشدند، اعلان مسلمانى کردند ولى به مبانى و مبادى اسلام مؤمن نشده و آن را درک نکرده بودند.
براى اثبات این ادعا دلایل زیر را مىتوان ارائه کرد:
1- قرآن کریم به طور صریح به این مسئله اشاره کرده است:
قالت الاعراب امنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فى قلوبکم ... ; (11) اى رسول! اعراب بر تو منت نهاده گفتند ما بى جنگ و نزاع ایمان آوردیم به آنها بگو شما که ایمانتان از زبان به قلب وارد نشده استبه حقیقت هنوز ایمان نیاوردهاید، لیکن بگویید ما اسلام آوردیم ... .
2- واقعه اهل رده که بلافاصله بعد از فوت پیامبر اتفاق افتاد، دلیل دیگرى براین مدعا مىتواند باشد. برخى از قبایل جزیرةالعرب با آگاهى از فوت پیامبر اعلان کردند که دیگر هیچگونه ارتباط دینى و حکومتى با مدینه ندارند و بر اعتقادات و باورهاى قدیم خود برگشتهاند. ظهور پیامبران دروغینى همچون طلیحةبنخویلد، سجاح، مسیلمه کذاب و اسود عنسى با انگیزههاى حسادت به سیادت قریش، شرکت در حاکمیت متمرکز جزیرةالعرب، تصور باج گونه داشتن از حکم دینى زکات و ... همه بیان کننده درک ناقص و ناتمام این قبایل از دین اسلام و مبانى آن مىباشد.
3- درخواستهایى که نمایندگان این قبایل از پیامبر در قبال قبول اسلام داشتند همانند حلال شمردن زنا، ربا، شراب و یا به دست گرفتن رهبرى مسلمانان پس از پیامبر، نگهداشتن بت قبیله و... نیز همه مبین درک نادرست این قبایل از مفاهیم و احکام شرع مقدس اسلام بود.
در چنین شرایطى که مفاهیم عمیق اسلامى در ذهن و دل اعراب کاملا رسوخ نکرده و آنها را از درون متحول نکرده بود پیامبر دارفانى را وداع گفت و بلافاصله گروههاى مختلف سیاسى، با برداشتهاى متفاوت از نصوص دینى، براى تعیین جانشین پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم در سقیفه تجمع کردند.
الف - انصار
گروه انصار در عصر نبوت، در راه اسلام، خدمات شایان توجهى انجام دادند; مانند شمشیر زدن و دوشادوش پیامبر در بیشتر غزوات بودن و ... مهمتر از همه، امان دادن به مهاجرینى بود که همه مال و منال خود را در مکه جاگذاشته و به مدینه پناه آورده بودند. انصار صادقانه در این راه تمام دارایى خویش را در طبق اخلاص گذاشتند و با مهمانان و برادران دینى خود تقسیم کردند تا جایى که حضرت فاطمه زهراعلیها السلام در خطبهاى آنان را «مهد اسلام و بازوى ملت» نامید. (12) به همین علت انصار در اجتماع شتاب آلود سقیفه خود را از هر حیثشایسته جانشینى پیامبرى مىدانستند که در خدمت و کمک به او از هیچ امرى دریغ نورزیده بودند. اما دو مسئله باعث ضعف و تزلزل در جبهه انصار شد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بنزوات سدیم مورد مصرف در صنایع غذائی 1 - ویژگیها و روشهای آزمون
0 ـ مقدمه
پیشرفت صنایع غذائی و تولید انبوه مواد غذائی لزوم استفاده از افزودنیهای خوراکی را ایجاب نموده است .
استفاده از این ماده نگهدارنده فقط در آن دسته مواد غذائی و به مقادیری مجاز است که مصرف آن در استانداردهای مربوطه قید شده است .
1 ـ هدف و دامنه کاربرد
هدف از تدوین این استاندارد ارائه ویژگیها , بستهبندی , نشانه گذاری , نمونه برداری و روشهای آزمون بنزوات سدیم مورد مصرف در صنایع غذائی میباشد .
2 ـ تعاریف و اصطلاحات
در این استاندارد واژهها و اصطلاحات با تعاریف زیر به کار برده میشود :
2 ـ 1 ـ بنزوات سدیم 2
بنزوات سدیم مادهای است شیمیائی با فرمول C6H5COONa و وزن ملکولی 144/1 که مصرف آن در مواد غذائی با اسیدیته بالا میتواند از رشد باکتریها , کپکها و مخمرها ( قارچها ) جلوگیری نماید و به این لحاظ در بعضی از مواد غذائی که مصرف آن مجاز شناخته شده است به کار میرود . این ماده به سه شکل گرد , دانه و یا پرکهای بلورین 3 در بازار عرضه میشود .
2 ـ 2 ـ محموله 4
محموله مقداری از کالاست که طبق یک قرارداد در یک نوبت حمل و تحویل میشود . یک محموله میتواند شامل یک یا چند بهر باشد .
2
2 ـ 3 ـ بهر 5
در یک محموله واحد , تمامی بسته هایی که از نظر اندازه و محتوی یکسان بوده و از یک پخت 6 واحد تشکیل شده باشد را یک بهر میگویند . اگر یک محموله از پختهای مختلفی تشکیل شده باشد بستههای متعلق به پخت یکسان باهم گروه بندی شده و هر گروهی یک بهر جداگانه را تشکیل میدهد .
3 ـ ویژگیها
بنزوات مورد مصرف در صنایع غذائی باید دارای ویژگیهای زیر باشد :
3 ـ 1 ـ ویژگیهای فیزیکی
3 ـ 1 ـ 1 ـ قابلیت انحلال
قابلیت انحلال بنزوات سدیم در آب مقطر و اتانل باید طبق بند 7 ـ 2 ـ 1 این استاندارد باشد .
3 ـ 1 ـ 2 ـ دامنه ذوب
دامنه ذوب اسید بنزویک حاصل از ترکیب بنزوات سدیم با اسید کلریدریک بین 121/5 تا 123/5 درجه سلسیوس میباشد ( روش آزمون طبق بند 7 ـ 1 ـ 1)
3 ـ 2 ـ ویژگیهای شیمیائی
ویژگیهای شیمیائی بنزوات سدیم مورد مصرف در صنایع غذائی باید طبق جدول شماره 1 باشد .
3
4 ـ بستهبندی
بنزوات سدیم باید در بستههای کاملا مسدود و نفوذناپذیر بستهبندی شود .
جنس موادی که برای بستهبندی بنزوات سدیم به کار میرود باید دارای استحکام کافی باشد به نحوی که از نظر جابجایی , ضربه پذیری و تغییرات کیفی سلامت محصول را تضمین نماید .
4
حداکثر مقدار بنزوات سدیم در یک بسته نباید از 25 کیلوگرم بیشتر باشد .
5 ـ نشانه گذاری
نشانههای زیر باید روی هر بسته بنزوات سدیم نوشته شود :
- نام کالا
- عبارت " مناسب برای مصرف صنایع غذائی " 7
- نام و نشانی تولیدکننده
- وزن خالص
- تاریخ و شماره سری ساخت
- شرایط نگهداری
6 ـ نمونه برداری
6 ـ 1 ـ نکات کلی در مورد نمونه برداری
6 ـ 1 ـ 1 ـ نمونهها باید در محلی محفوظ از رطوبت , گردو خاک و دوده برداشته شود .
6 ـ 1 ـ 2 ـ وسیله نمونه برداری باید تمیز و خشک باشد .
6 ـ 1 ـ 3 ـ احتیاطهای لازم برای حفاظت نمونهها و مواردیکه باید نمونه برداری شود به عمل آید .
6 ـ 1 ـ 4 ـ وسیله نمونه برداری و ظروف نمونه باید به دور از آلودگیهای اتفاقی باشد .
6 ـ 1 ـ 5 ـ محتویات هر ظرف با بستهای که برای نمونه برداری مشخص میشود باید حتیالامکان با وسیله مناسبی مخلوط شده و سپس نمونه معرف از آن تهیه شود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بنزن
بنزن مایعی است بیرنگ و خوشبو که در تولید صنعتی گروهی از مواد مانند پلی استیرن،لاستیک مصنوعی و نایلون استفاده میشود.این مایع در تهیهٔ شویندهها و رنگها نیز به کار میرود.
ساختار بنرن
بنزن متعلق به خانوادهٔ هیدروکربنهاست که هر مولکول آن ۶ اتم کربن و ۶ اتم هیدروژن دارد که یک آرایش حلقوی را بهوجود میآورند. این آرایش حلقهٔ بنزن نامیده میشود که در بسیاری از ترکیبات از جمله آسپیرین و مادهٔ منفجرهٔ تی.ان.تی نیز وجود دارد. بنزن سمی و سرطانزا است.بنزن در طبیعت به دو ساختار صندلی و قایقی وجود دارد که ساختار صندلی ان غیر قطبی بوده و ساختار قایقی قطبی میباشد.
تاریخچه
بنزن را مایکل فارادی در سال ۱۸۲۵ میلادی کشف کرد.بنزن در ابتدا از طریق حرارت دادن و قطران زغالسنگ و سپس تبدیل بخار آن به مایع بهدست میآمد اما امروزه بنزن را به مقدار زیاد از نفت خام استخراج میکنند.
ساختار بنزن توسط فردریش آگوست ککوله شناسایی شد. ویژگیهای بنزن
مایع بی رنگ ، معطر و دارای رایحه خوب، بسرعت بخار می شودو دارای قابلیت اشتعال فوق العاده بالا است این ماده در مواد پلاستیک ، رزین ،نایلون ، روغن های روان ساز،مواد رنگی،پاک کننده ها سموم آفت کش و..موجود است
چگونه در معرض آن قرار می گیریم؟
*استنشاق از طریق : بخارات و مقدار کمی ازآن در دود سیگار
*بلعیدن : از طریق منابع آب زیر زمینی آلوده
2
تماس و جذب از راه پوست
فرمول مولکولی
با بررسیهای اولیه و اندازه گیری وزن مولکولی معلوم شده است که بنزن از شش اتم کربن و شش اتم هیدروژن تشکیل شده است و به فرمول میباشد. ولی سالیان سال ، طول کشید تا آرایش واقعی اتمها و ساختمان بنزن معلوم گردد.
ساختمان بنزن
ساختمان بنزن توسط دانشمند آلمانی ، ککوله (Kekule) در عالم رویا (!) کشف شد. مولکولهای زیادی با فرمول موجود میباشند، اما خصوصیات آنها با همدیگر متفاوت میباشد و بیشتر از همه ، بنزن متفاوت میباشد.
بنزن سه نوع مشتق دو استخلافی ایجاد میکند، یعنی سه نوع مشتق دو استخلافی اورتو ، متا ، و پارا ایجاد مینماید. اما اگر پیوندهای л ساختمان بنزن ، مستقر در نظر گرفته شوند، مشتق 1 و 2 بنزن ، بایستی بهصورت دو فرم باشد، ولی بیشتر از یک فرمول نیست.
ککوله برای اینکه یکی بودن این دو ایزومر را توجیه نماید، مولکول بنزن را دینامیک در نظر گرفت و پیشنهاد کرد که دو حالت در تعادل متحرکند. در واقع برای اولین بار ، ککوله ایده الکترونهای غیر مستقر را مطرح نمود که بعدها به "پدیده توتومتری" موسوم گردید. همچنین بررسیهای دقیق نشان داده است که طول پیوندهای کربن _ کربن در بنزن با هم برابر است و برابر 1.39 آنگستروم میباشد که چیزی بین پیوند ساده و پیوند دوگانه کربن _ کربن میباشد که خود تاییدی بر غیر مستقر بودن پیوندهای л (پی) در حلقه بنزن میباشد.
گرمای هیدروژندار شدن بنزن و پایداری حلقه بنزن
مطالعات تجربی بیشتر ، نشان داده است که از هیدروژندار شدن 1 ، 3 _سیکلو هگزا دی ان)) ، فقط 55.4 کیلو کالری بر مول ، انرژی ، آزاد میشود که در حدود 1.8 کیلو کالری کمتر از مقدار پیشبینی شده میباشد. این مقدار انرژی که در موقع تشکیل ماده آزاد میگردد، به مزدوج بودن پیوندهای л نسبت داده میشود.
3
اگر بنزن را بصورت سیکلو هگزا تری ان (سه پیوند л مستقر) در نظر بگیریم، موقع هیدروژندار شدن بایستی به مقدار 3x28،6=85،8 کیلو کالری بر مول انرژی آزاد نماید. تجربه نشان میدهد که از واکنش هیدروژندار شدن حلقه بنزن ، فقط 49.8 کیلوکالری بر مول انرژی آزاد میشود که به مقدار 36 کیلوکالری بر مول کمتر از مقدار پیشبینی شده میباشد.
این مقدار انرژی که در موقع تشکیل حلقه آزاد میگردد، "انرژی رزونانس حلقه بنزن" نامیده میشود. بعلت همین آزادسازی انرژی میباشد که بنزن پایداری نسبی بیشتری دارد و تمایلی برای انجام واکنشهای افزایشی از خود نشان نمیدهد.
خصلت آروماتیکی
ویژگیهای مهم ترکیبات آروماتیک به قرار زیر میباشند:
گرمای هیدروژندار شدن و گرمای سوختن آنها پایین است.
برای انجام واکنشهای افزایشی تمایل زیادی نشان نمیدهند.
در واکنشهای جانشینی الکترونخواهی شرکت میکنند.
این خصلتها ، تفاوت بسیار زیاد ترکیبات آلکن و ترکیبات آروماتیک را نشان میدهند.
انرژی رزونانس حلقه بنزن
بعلت پخش الکترونهای л در بنزن ، 36.1 کیلو کالری بر مول ، انرژی آزاد میشود و بنزن به پایداری نسبی بیشتری میرسد. نتایج تجربی حاصل از واکنشهای هیدروژندار شدن هیدروکربنهای جوش خورده دو حلقهای و سه حلقهای و … نشان میدهد که هرچه تعداد الکترونهای بیشتری در رزونانس شرکت کرده باشند، انرژی آزادشده ، بیشتر و پایداری نسبی نیز بیشتر خواهدبود.
4
اثرات استنشاق بنزن:
خواب آلودگی ، گیجی ، افزایش ضربان قلب ، سر درد ، رعشه و لرزش، عدم شناخت و سر گیجه غش کردن و بیهوش شدن و مـــــر گ اثرات خوردن بنزن از طریق آب یا غذای آلوده : تهوع و استفراغ ،سوزش معده ،سرگیجه وعدم تعادل ، سستی و خواب آلودگی ،تشنج افزایش ضربان قلب و مـــــر گــــــــــــ
اثرات تماس بنزن : قرمزی ، زخم شدن وجراحات دردناک ، سوزش و ناراحتی چشم
اثرات مزمن وطولانی مدت بنزن
کاهش خون سازی بدن ناتوانی در سیستم دفاعی بدن سرطان : سرطان خون لوسومی اختلال در سیستم تنفسی تاخیر در استخوان بندی جنین انسان صدمه به سیستم تولید مثل انسان و به سمت عواقب نا باروری تومورهای غدد لنفاوی و صدمه به کبد
راههای تشخیص:
1.تست ریه و تنفسی – فقط در مواردی که بسرعت پس از تماس انجام شود ودر موارد آلودگی با مقدار پایین جواب گو نیست 2.تست کامل فا کتور های خون و مغر استخوان آنهم سریعا پس از آلودگی چون بسرعت در خون واکنش داده ومحو می گردد لذا بایستی سریعا پس از مواجه با آن آزمایشات خونی شامل فاکتورهای انجام پذیرد : WBC, Granulocytes, Lymphocytes CD4-T cells,CD8-T cells,CD4/CD8, B cells,NK cells, Monocytes,Platelets, Hemoglobin
3. تست بنزن و ترکیبات آن مثل فنل در ادرار
چندین موسسه از جمله انجمن تحقیقات سرطان دنیا ، انجمن حفظت محیط زیست امریکا ،اداره خدمات بهداشت امریکا ، بنزن ، را عامل سرطان خون (لوسمی) و دارای درجه سرطان زای 1 معرفی کرده اند. دوره مرحله پنهانی سرطان خون بطور معمول 5 تا 15 سال بعد از اولین تماس رخ می دهد.
سرطان خون
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
15
به نام خالق توانا
موضوع :
بنیادگرایی اسلامی و تاثیر آن بر امنیت بین الملل
برای درس :
سمینار امنیت بین الملل
مقدمه:
در روابط بین الملل قبلاً دولتها مرجع تهدید امنیت و مخاطب آن بودند بدین معنی که تنها یک دولت و یا مجموعه ای از دولتها قادر بودند که امنیت دولت و یا دولت های دیگر راتهدید کنند. از طرفی، آنچه که مخاطب این تهدید بود باز هم دولتها بودند یعنی اینکه تنها دولت ها بودند که مورد تهدید قرار می گرفتند، اما به دنبال تحولاتی که در هر عرصه جهانی در حوزه ها ی مختلف علمی، تکنولوژی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اتفاق افتاد دیگر برای بررسی مقوله ی امنیت چه در سطح داخلی و چه در سطح بین منطقه ای و بین المللی چارچوب تحلیل فوق کفایت نمی کند، چون امروزه فشار تهدید در سه حوزه ی داخلی، منطقه ای و جهانی می توانند پدیده های متفاوتی با شد. نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که آنچه که باعث می شود، پدیده ای غیر دولتی قادر باشد امنیت جهانی را به خطر بندازد پیوستگی امنیتی در جهان امروز است. بدین معنی که به دلیل وجود روابط عمیق میان دولت ها و ملت ها وقوع یک پدیده در قسمتی از جهان قادر است بر دیگر قسمت های جهان تاثیر گذارد. البته این بدان معنی نیست که دولت ها قادر نباشند و یا نیستند که دیگر امنیت جهانی را به خطر اندازند بلکه بدین معنی است که در کنار تهدید دولت پدیده های نرم دیگری نیز وجود دارند که قادرند امنیت جهانی را به خطر اندازند. پدیده ای همچون بنیادگرای، محیط زیست، گرسنگی، ایدز، آب، بیماری های همه گیری، مسائل قومی و ....
2
پدیده ای که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، و رابطه ی آن با امنیت جهانی موردآزمون قرار می گیرد، بنیادگرای اسلامی است. به عبارتی سوال این است که بنیادگرای اسلامی چگونه قادر است که امنیت جهانی را بخطر بیندازد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مورد آزمون قرار می گیرد این است که بنیادگرای اسلامی،به عنوان یک مگاترند که جهان را به اقلیت حق و اکثریت کفر تقسیم می کند و جنگ و یا به اصطلاح جهاد با جبهه کفر را واجب می داند قادر است امنیت جهانی را به خطر اندازد شیوه آزمون فرضیه بدین گونه است که ابتدا بنیادگرایی اسلامی به عنوان متغیر مستقل مورد تعریف قرار می گیرد و در یک بخش به شرح آن پرداخته می شود و در بخش دیگر امنیت جهانی به عنوان متغیر وابسته مورد تعریف و تشریح قرار می گیرد و در بخش پایانی ، با برقراری رابطه میان دو بخش مزبور نتیجه گیری خواهد شد.
بنیاد گرایی:
کلمه بنیادگرایی برگرفته از واژه لاتین Fundamen به معنای شالوده و اساس است. این اصطلاح اولین بار در دهه نخست قرن بیستم در ایالات متحده ساخته شد و به گروهی از پروتستانها اطلاق می شد که بین سالهای 1910 و 1920 مجموعه جزوه هایی به نام فوند امنتنال منتشر کردند.
اصطلاح بنیادگرایی که در اصل مربوط به جنبش های قشری در تاریخ مسیحیت و کاتولیک ها بود و در اصطلاح پروتستانها بیشتر به مفهوم کهنه پرست به کار برده می شد به معنای حفظ عقاید سنتی مذهب مسیحی درست مطابق با متن انجیلی و کتب آسمانی مقدس و در تضاد و مخالفت با بیشتر امور و پدیده های جدید است.
به عبارتی بنیادگرایی یا اصل گرایی خواهان بازگشت به اصول و بنیادهای اولیه با همان سادگی و خلوص نخستین آن است و فاقد دید مثبت و اجتماعی، انقلابی و نوگرا و آینده نگر است. و در یک نگاه کلی ویژگی بنیادگرایان پروتستان آمریکایی، انعطاف ناپذیری، و مخالفت با تاخت و تاز مدرنیسم و لیبرالیسم می باشد. این جنبش خواهان دفاع از شکل به خصوص از رفتار مذهبی موروثی بودکه بر ایمان خشک و مطلق و درک بنیادگرایانی از ایمان پروتستانی مبتنی بود.
بنیادگرایی اسلامی:
بنیادگرایی اسلامی نهضتی است که به ارزشهای اولیه اسلامی معتقد است و پیروزی و بهروزی کشورهای اسلامی را در بازگشت به آن ارزشها می داند و نه از الگوی کشورهای غربی پیروی می کند و نه از الگوی کشورهای شرقی. این نهضت که به صورت عکس العمل احساسی ، معنوی، روحی و سیاسی مسلمانان به یک بحران اجتماعی، اقتصادی، سیاسی جلوه گر شده است علاوه بر ترس از
2
«غربی شدن» فرهنگ اسلامی به واکنش در برابر مداخله مستقیم غرب در مناطق اسلامی در دهه های گذشته نیز معطوف است.
بدین ترتیب می توان گفت بنیادگرایی اسلامی ایدئولوژی است که الگو و نمونه فرهنگی دین را سیاسی می کند و در کنار حرکتهای مشخص سیاسی موجود، یک جنبش اجتماعی می گردد.
از جمله اصلاحات مترادف در این زمینه می توان به اصول گرایی که بیان محترمانه تر بنیادگرایی است، سنتگرایی که بیان متعارف تر آن و واپس گرایی یا ارتجاع که بیان آشکارتر، عریان تر و در عین حال سیاسی تر آن است اشاره کرد.
پیشینه تاریخی این مفهوم: (بنیادگرایی اسلامی):
«بنیادگرایی» توسط محقق معروف، هارگیب در سال 1940 درباره اسلام به کار رفت، اما تا زمان انقلاب اسلامی در ایران در سالهای 79- 1978 م «بنیادگرایی» به معنای یاد شده معروف نشد.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود که این اصطلاح برا ی توصیف تاثیر عظیم انقلاب بر دیگر مسلمانان به صورت گسترده ای استفاده شد. از این مطلب چنین بر می آید که بنیادگرایی اسلامی پدیده ی عصر حاضر است. اما واقعیت این است که باید تحدید حیات اسلام را در پیوند با زمینه های تاریخی و اجتماعی جهان اسلام در نظر آورد. تاریخ ملل اسلامی بنیادگرایی این است بنیادگرایی اسلامی یک پدیده تازه ای نیست، بلکه نمایانگز حقیقتی است که چندین بار در تاریخ جوامع اسلامی تکرار شده است. یعنی در حقیقت از همان ابتدای پیدایش اسلام در پیش از 1300 سال پیش هر قرن شاهد قیامها و هجومهای گوناگون منبعث از جنبش های بنیادگرایانه بوده است. سقوط پی در پی قدرت عثمانی و ایران در رویارویی با غرب در قرن نوزدهم، بررسی مجدد اندیشه اسلامی را مطرح ساخت. جامعه اسلامی همانند قرون گذشته یک پاسخ فرهنگی به این بحران داد و آن پاسخ بازگشت به اسلام و اصول بنیادینش بود. لذا می بینیم که تاریخ اسلام در سده 19 و 20 عبارت است از تجدید حیات و نیز بذل مساعی در سازگاری و انطباق محدود اسلام با مقتضیات زمان، که در این رستاخیز دو عامل هجوم خارجی و مبارزه جویی مربوط به داخل جهان اسلام موثر بوده است. بنابراین قدمت بنیادگرایی اسلامی به قدمت شروع بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع اسلامی بر می گردد. اما آنچه که امروز غرب از آن با عنوان بنیادگرایی یاد می کند در واقع فرایند بیش از یکصد ساله ای است که در تاریخ معاصر تحت تاثیر عوامل بیرونی و روانی در جوامع اسلامی راه تحول و تکامل را پیمود و سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در مصدر
3
قدرت سیاسی نشست و به مثابه یک دولت و نظام مستقر تحقق خارجی پیدا کرد. و بالاخره اینکه اگرچه نهضت بازخیزی معاصر ریشه در تاریخ اسلام دارد و به عبارتی این گونه نهضت ها در طول تاریخ به وفور دیده شده است اما تفاوت بارز نهضت علیه اسلام و مسلمین بوده است. اما جنبش هایی که از اواخر قرن بیستم در جهان اسلام تهدیدات خارجی که از سوی غرب اعم از تهدیدات سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی، فکری و عقیدتی بود، بوجود آمدند. از جمله وقایعی که این تهدیدات را در پی داشت می توان به الغای خلافت در ترکیه و غیردینی شدن ترکیه، و بروز و ظهور ایدئولوژی های لیبرالی و غیراسلامی بخصوص در مصر مانند افکار ناصر و هم چنین بحران فلسطین و تشکیل اسرائیل اشاره کرد.
و نکته آخر اینکه در بیان تفاوت بنیادگرایی اسلامی و مسیحی می توان گفت مسیحیان بنیادگرا خواهان بازگشت به اصول و بنیادهای اولیه با همان سادگی و خلوص نخستین آن هستند و فاقد هر نوع دید مثبت و اجتهادی، انقلابی و نوگرا و آینده نگر است. اما همانگونه که در سرتاسر این تحقیق خواهیم دید هدف جنبش های بنیادگرای اسلامی فراتر از اصلاح فردی می باشد و تغییرات اجتماعی و اصلاح ساختار اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی را هدف اصلی خود می داند.
ویژگی بنیادگرایی اسلامی:
الف) از نگاه غرب: با توجه به اینکه غرب نسبت به پدیده بنیادگرایی اسلامی خوشبین نیست . ویژگی های که برای طرفداران بنیادگرایی اسلامی ذکر کرده اند عبارتند از :
بازگشت به اصول اولیه مکتب فردی خود.
ضدیت با تفسیر و پایبندی شدید به الفاظ و بخصوص به مکتب اولیه خود
رفتار دفع کننده، اصولگراها گروههای کاملا متمایزی هستند که خود را تافته جدا بافته از جامعه می دانند
بنیادگرایان در رعایت اصول و قوانین خود به صورت افراط آمیزی عمل می کنند.
بنیادگرایان رفتار و افکار خود را بر حق و برتر از دیگران می دانند.
آنها به شدت تلاش می کنند همه افراد را به خود جذب کنند و از این نقطه نظر مطلق گرا هستند.
آنها به شدت سیاست زده هستند.
ضدیت با تجدد گرایی، مردم سالاری و توسل به خشونت.
جنبش های بنیادگرا آموزه های الهامی خود را با رهیافت ایدئولوژیک و با روش جزمی که معمولا کمتر اندیشمندانه و فکورانه است تفسیر و تعریف می کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
نام:
بنزوئیک اسید
Benzoic acid
نام دیگر:
فنیل فرمیک اسید
Phenylformic acid
شکل مولکول:
فرمول مولکولی:
C7H6O2
جرم مولکولی (گرم بر مول):
122.12
نقطه ذوب (درجه سانتیگراد):
122.4
نقطه جوش (درجه سانتیگراد):
چگالی (گرم بر سانتیمتر مکعب):
1.27
حالت:
جامد
رنگ:
سفید
pH:
3
خطرات:
سوزش آور، مضر
2
بنزوئیک اسید
بنزوئیک اسید C7H6O2 (or C6H5COOH), یک جامد کریستالی بیرنگ و ساده ترین کربوکسیلیک اسید آروماتیک می باشد. نام آن از صمغ بنزوئین گرفته شده که برای مدت طولانی، تنها منبع بنزوئیک اسید بوده است. این اسید ضعیف و مشتقات آن به عنوان نگهدارنده ی غذاها و جلوگیری از فساد آنها مورد استفاده قرار می گیرند. بنزوئیک اسید یک پیش ماده ی مهم برای سنتز بسیاری از مواد آلی دیگر به شمار می رود.
تاریخچه:
بنزوئیک اسید در قرن 16 کشف شد. تقطیر بی آب صمغ بنزوئین که اولین بار توسط Nostradamus در سال 1556 گزارش شد و بدنبال آن در سال 1560 توسط Alexius Pedemontanus و سپس در سال 1596 توسط Blaise de Vigenère.
Justus von Liebig و Friedrich Wöhler ساختار بنزوئیک اسید را در سال 1832 تعیین کردند.
در سال 1875 Salkowski ، قابلیت و خاصیت بنزوئیک اسید را به عنوان یک ضد قارچ کشف نمود که از این خاصیت استفاده شده برای مدتهای زیادی از این ماده به عنوان نگهدارنده ی غذاها استفاده می شود.
3
تولید:
تولید این ماده به وسیله ی دو روش Historical preparations (تهیه ی تاریخی) و Industrial preparations (تهیه ی صنعتی)انجام می شود.
تهیه ی صنعتی: تولید تجاری بنزوئیک اسید از طریق اکسیداسیون جزئی تولوئن به وسیله ی اکسیژن انجام می شود. این فرآیند با ماده ی کبالت و یا manganese naphthenates کاتالیز می شود. این فرآیند درواقع از مواد خام ارزان قیمت، با بازده بالا و درنظر گرفتن محیط زیست سبز انجام می شود.
تهیه ی تاریخی: نخستین فرآیند صنعتی برای تولید بنزوئیک اسید شامل واکنش بنزوتری کلرید( یا همان تری کلرو متیل بنزن) با کلسیم هیدروکسید در آب، با استفاده از آهن یا نمکهای آهن به عنوان کاتالیزگر انجام شد. در ادامه، محصول این واکنش یعنی کلسیم بنزوات با هیدروکلریک اسید به بنزوئیک اسید تبدیل می شد. محصول به طور مشخص شامل مقادیر زیادی مشتقات کلر بنزوئیک اسید بود، به همین دلیل بنزوئیک اسید برای مصرف انسانی، به روش تقطیر خشک به دست آمد.
همچنین بنزوئیک اسید از طریق اکسیداسیون بنزن دارای یک گروه آلکیل با استوکیومتری مشخص از اکسیدانهایی نظیر پتاسیم پرمنگنات ، نیتریک اسید وchromium trioxide بدست می آید.
4
کاربردها:
نگهدارنده ی غذا
پیش ماده برای سنتز بسیاری از مواد آلی
کاربردهای پزشکی
تهیه بنزوئیک اسید از اکسیداسیون تولوئن به کمک هوا
اسید بنزوئیک توسط روش اکسیداسیون تولوئن در مجاورت کاتالیزور مناسب تهیه شده و در تولید کامیرولاکتون، فنل و سدیم بنزوات ، بعنوان ضدخوردگی در سیستمهای سردکننده در تهیه ونیل رزین بعنوان پلاستی سایز در آلکید رزینها بعنوان نگهدارنده در صنایع غذایی، داروسازی و مواد آرایشی کاربرد دارد این طرح در مقطع آزمایشگاهی انجام گرفت و در مقطع تولید توسط شرکت بنزوشیمی در دست اقدام است .
اسید بنزوئیک توسط روش اکسید اسیون تولوئن در مجاورت کاتالیزور مناسب تهیه شده و در تولید کاپرولاکتوم، فنل و سدیم بنزوات، بعنوان ضد خوردگی در سیتمهای سردکننده، در تهیه وینیل رزین، بعنوان پلاستی سایزر، در آلکیدرزین ها، بعنوان نگهدارنده در صنایع غذایی، داروسازی و مواد آرایشی کاربرد دارد . ظرفیت هر واحد 300 تن در سال پیش بینی شده است.