لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
روابط آب و خاک و گیاه
پتانسیل آب
آب قابل استفادهٔ خاک
جذب و حرکت آب
تبخیر و تعرق (Evapotransopiration)
عوامل محیطی مؤثر بر تبخیر و تعرق
عوامل گیاهی مؤثر بر تبخیر و تعرق
تبخیر و تعرق بالقوه(Potential evapotranspiration)
تنش کمبود رطوبت
تنظیم فشار اسمزی Osmotic adjustment
عکسالعمل روزنهها به تنش رطوبت
اثرات تنش آب بر عملکرد
بازده مصرف آب
2
خاک گیاه علفى سریعالرشد عمدتاً از آب تشکیل شده است. محتوى آب گیاه بین ۷۰ تا ۹۰% مىباشد که بسته به سن گیاه، گونه گیاه، بافت موردنظر و محیط، متفاوت است. آب براى بسیارى از فعالیتهاى گیاهى لازم است:
۱. حلال بوده و محیطى مناسب براى واکنشهاى شیمیائى فراهم مىنماید.
۲. محیطى مناسب براى انتقال مواد آلى و معدنى مىباشد.
۳. موجب تورم سلولهاى گیاهى مىشود. آماس باعث بزرگ شدن سلول، ساختار گیاه و شکلگیرى آن مىگردد.
۴. باعث آبگیرى (Hydration)، خنثىسازى (Neutralization)، بار الکتریکى روى مولکولهاى کلوئیدى مىشود. در مورد آنزیمها، آبگیرى موجب حفظ ساختمان آنزیم و تسهیل فعالیتهاى کاتالیزورى آن مىگردد.
۵. ماده خام فتوسنتزى فرآیندهاى هیدرولتیکى و سایر واکنشهاى گیاهى را تشکیل دهد.
۶. تبخیر آب (تعرق) موجب خنک شدن گیاه مىگردد.
در شرایط مزرعه، ریشهها در خاک نسبتاً مرطوب نفوذ مىکنند، درحالىکه ساقه و برگها در محیط نسبتاً خشک رشد مىنمایند. این امر موجب جریان مستمر آب از طریق خاک به داخل گیاه و به اتمسفر مىگردد که در جهت کاهش انرژى پتانسیل صورت مىگیرد. مقدار آبى که روزانه از این طریق جریان مىیابد حدود ۱ تا ۱۰ برابر مقدارى است که بافت گیاهى در خود نگه داشته و ۱۰ تا ۱۰۰ برابر مقدار آبى است که براى توسعهٔ سلولهاى جدید مصرف مىشود و ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر مقدار آبى است که در فتوسنتز به مصرف مىرسد. بنابراین در اولین مرحله، آب از طریق خاک به برگ حرکت مىکند تا مقدار آبى که از طریق تعرق از دست رفته را جبران نماید.
بهخاطر تقاضاى شدید و همچنین بهعلت اهمیت آب، گیاه به یک منبع آب مستمر براى رشد و نمو خود نیاز دارد، هر وقت که آب محدود مىگردد رشد نیز کاهش مىیابد و معمولاً عملکرد هم کاهش مىیابد. مقدار کاهش عملکرد متأثر از ژنوتیپ، شدت کمبود آب و مرحلهٔ نمو گیاه مىباشد.
پتانسیل آب
آب قابل استفادهٔ خاک
جذب و حرکت آب
4
سیستمی که ماهیت آب و حرکت آن را در خاک و گیاه بیان میکند بر مبناء روابط انرژی پتانسیل استوار است. وقتی که آب از یک منطقه دارای انرژی پتانسیل زیاد به یک منطقه دارای انرژی پتانسیل کم حرکت میکند ، این آب دارای توان انجام کار است. انرژی پتانسیل یک سیستم آبکی (Aqueos) ، در مقایسه با انرژی پتانسیل آب خالص قیاس میشود. چون آب در گیاه و در خاک معمولاً بهعلت دارا بودن مواد محلول (Solutes) ، از نظر شیمیائی خالص نیست و از نظر فیزیکی بهعلت کششهای قطبی ، نیروی ثقل ، و فشار ، انرژی پتانسیل آن کمتر از آب خالص میباشد انرژی پتانسیل آب در گیاه و خاک را پتانسیل آب مینامند که با حروف یونانی سای (ψw) نشان داده میشود و بهصورت نیرو بر واحد سطح بیان میشود. واحد اندازهگیری آن معمولاً بار یا پاسکال (Pa) ، میباشد. یکبار مساوی ۱۰ به توان ۵ پاسکال یا ۱۰ به توان ۶ دین بر سانتیمتر مربع یا ۹۹/۰ اتمسفر و یا ۱۰ به توان ۲ ژول بر کیلوگرم میباشد. آب خالص دارای پتانسیل آب صفر بار میباشد. پتانسیل آب در خاک و گیاه معمولاً کمتر از صفر بار میباشد. یعنی مقدار آن منفی است. هر چقدر این مقدار بیشتر منفی باشد پتانسیل آن کمتر است:
پتانسیل آب گیاه و خاک حاصل جمع چند پتانسیل به شرح زیر مىباشد:
ψw = ψm + ψs + ψp + ψz
ψm = پتانسیل ماتریک (Matrix potential)، نیروئى که توسط آن، آب به گیاه یا سطح ذرات خاک چسبیده است (بهوسیله نیروى جذب سطحى Adsorption، یا شعریهاى Capillarity)، این جاذبهها فقط از طریق اعمال نیروى دیگرى مىتوان خنثى کرد. بنابراین مقدار آن همواره منفى است.
ψs = پتانسیل مواد محلول (پتانسیل اسمزی). انرژى پتانسیل آب است که تحت تأثیر غلظت مواد حل شده قرار مىگیرد. مواد حل شده انرژى پتانسیل آب را کاهش مىدهند و در نتیجه محلول داراى پتانسیل منفى مىگردد.
ψp = پتانسیل فشارى (فشار آماس Turgor pressurer)، نیروئى که توسط فشار هیدرواستاتیکى حاصل مىشود. از آنجائى که این نیرو توسط آب به گیاه وارد مىشود بنابراین داراى مقدار مثبت مىباشد. معمولاً این پتانسیل در خاک اهمیت کمى دارد ولى در سلولهاى گیاهى داراى اهم
4
یت زیادى است.
ψz = پتانسیل ثقلى که همیشه در گیاهان وجود داشته لیکن در مقایسه با ۳ پتانسیل دیگر در گیاهان کوتاه قامت، داراى اهمیت ناچیزى است. در درختان بلند پتانسیل ثقلى داراى اهمیت است.
آب قابل استفادهٔ خاک
ریشه گیاهان در خاک مرطوب رشد مىنمایند و آب را تا زمانىکه پتانسیل آب خاک به یک حد بحرانى برسد از خاک مىگیرند. آبى که از خاک مىتواند از طریق ریشه گیاهان خارج گردد بهنام آب قابل استفاده یا آب در دسترس نامیده شده است که عبارت است از تفاوت محتوى آب ظرفیت مزرعه (آبى که علىرغم نیروى ثقل در خاک نگهدارى مىشود) و درصد پژمردگى دائمى (درصد رطوبت خاک که در آن گیاه پژمرده مىشود و در اتمسفر داراى ۱۰۰% رطوبت نسبى هم شاداب نمىگردد).
رطوبت قابل استفاده خاک متأثر از خواص کلوئیدى خاک (مثل سطح ویژه ذارت خاک) مىباشد. یک خاک رسى لومى حدود %۲۰ وزن خود آب قابل استفاده دارد. درحالىکه یک خاک داراى بافت سبکتر مانند یک خاک شنى ریز حدود ۷% وزن خود آب قابل استفاده دارد. براساس واحد حجمی، در ظرفیت مزرعه خاک داراى بافت رسى لومى حدود ۱۷ سانتىمتر آب قابل استفاده در هر متر عمق خاک داشته در حالىکه یک خاک داراى بافت شنى ریز کمتر از ۸ سانتىمتر آب در هر متر عمق خاک نگهدارى مىنماید. در ظرفیت مزرعه خاک داراى بافت ریز حدود ۲۵ سانتىمتر آب را براى گیاهى که ریشه آن در عمق ۱/۵ مترى نفوذ نموده است تأمین مىنماید.
پتانسیل آب خاک (ψsiol) در خاکهاى زراعی، در درجه اول تحت تأثیر پتانسیل ماتریک و در درجهٔ دوم، تحت تأثیر پتانسیل اسمزى قرار مىگیرد. پتانسیل آب خاک را مىتوان با ظرفیت مزرعه و درصد پژمردگى دائمى مرتبط دانست. در ظرفیت مزرعه پتانسیل آب خاک حدود ۱/۰-تا ۳/۰- بار مىباشد. درصد پژمردگى دائمى در گونههاى گیاهان زراعى متفاوت است (۱۵- تا ۵۰- بار) ولى غالباً بهطور انتخابى آن را حدود ۱۵ بار فرض مىکنند. پتانسیل آب در نقطه پژمردگى دائمى داراى اهمیت ناچیزى است چون بیش از ۷۰% آب قابل استفاده در پتانسیل ۵- بار از خاک خار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 55 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تمام اطلاعات ژنتیکی مورد نیاز برای ساختن و به کار انداختن یک گیاه در هرسلول انفرادی حمل می شود . این اطلاعات ژنتیکی در DNA های هسته ، میتوکندریا ، و پلاستیدها به صورت کد آمده اند. در طی زندگی یک گیاه،این اطلاعات ژنتیکی به کار می روند تا افزایش ها در اندازه ( رشد ) وتغییرات در فرم کنترل و هدایت شوند . همان طور که در مطالعه سلول ها ، بافت ها ، واندام ها در فصول پیشین دیده ایم ، این رشد ونمو تیاز به تقسیم کار در میان سلول ها ، بافت ها و اندام ها دارد . تشکیل این اختلاف تمایز نامیده می شود .
موضوع رشد و نمو گیاه وبرگ این مساله است که چگونه واحدهای اطلاعاتی بخصوصی از آن اطلاعات ژنتیکی انتخاب می شوند تا رشد وتمایزیک سلول به یک فرم بالغ طرح ریزی شود ، فرمی که ممکن است در بسیاری جهات از سلول مریستمی تمایز نیافته ، که نهایتا از آن منشاء گرفته است ، متفاوت باشد . چگونه تفسیر اطلاعات ژنتیکی صورت می گیرد به نحوی که منجر به یک سلول قرمز رنگ در گلبرگ رز یک سلول برگ سبز ، یا یک تراکئید می گردد؟ چرا یک بذر دفن شده در اثر جوانه زنی ، برگ های بزرگ در زیر زمین تشکیل نمی دهد ؟ درحالی که ما ممکن است گاهگاهی فرایندهای تمایز را در سطح سلولی تاکید کنیم ، زیرا سلولها واحد کاری پایه هستند ، می بایست درک گردد که تمایز می تواند در سطح بافت و اندام نیز هماهنگ شود .
در این اطاعات ژتنیکی ذخیره شده می بایست کتابخانه ای از تسلسل های برنامه ریزی شذه تمایز و نمو وجود داشته باشد . یک مثال آشکار از یک چنین تسلسل، فرایند میتوز است که دراثر بعضی علامت ، یک سری دقیقا هماهنگ شده رویدادهای بیوسنتزی ، حرکات اورگانل ها ، و تغییر شکلهای غشاء آغاز می گردد . اینکه انتخاب هایی ازکدام برنامه به دنبال می آید ، از چه موقع چه انجام می دهد، دریک واکنش به عوامل مناسب صورت می گیرند . چه چیزعامل مناسب را تشکیل می دهد ؟ عوامل مناسب ممکن است (1) علاماتی از محیط، (2) علامات هرمونی از قسمتهای دیگر گیاه یا سلولهای مجاور ،(3) فعالیتهایی از سلولها یا بافتهای مجاور ، (4) عوامل موقعیتی که محل را در تنه گیاه مشخص می کنند ، و (5) عوامل تغذیه ای و عوامل دیگر باشند . یک عامل برای اینکه یک تسلسل پیچیده ای است نمو را آزاد سازد لازم نیست اطلاعات زیادی در خودش حمل نماید . یک دوره حرارتهای کم ممکن است در انتهای شاخه تغییری ایجاد کند که آغازبرگ را متوقف نماید و اجازه دهد برنامه گل سازی تفسیرگردد . همان عامل حرارت کم ممکن است بکاررود تا تغییرات مت
ابولیکی ای آغازگردد تا جوانه ای که به یخبندان حساس است وتوسط 5 درجه سانتی گراد کشته خواهد شد،
1
بصورت یک جوانه مقاوم به یخبندان دراید که میتواند درحرارتهای 5 درجه سانتی گراد زنده بماند . فاصله زمانی بین تشخیص علامت و نمو کامل عکس العمل میتواند از ثانیه ها تا ماهها تغییر کند . بعضی طول موجهای نوری میتوانند حرکت یونها را از میان غشاها تا درجه ای قابل تشخیص در ظرف 10 ثانیه تغییر دهند . کاربرد اکسین ، یک هورمون در بعضی بافت ها میتواند در عرض 10 دقیقه منجر به رشد افزوده گردد. هرچند ، اثرات حرارت کم بر روی رشد ممکن است به هفته ها یا ماهها نیاز داشته باشد تا کامل گردد . درمورد عکس العمل های خیلی سریع ، عکس العمل ممکن است بنحوی برقرار گردد که نیازی به دخالت مستقیم RNA یا سنتز پروتئین نباشد . در موارد دیگر، ملکولهای جدید RNA بدون شک تشکیل میشوند، و پروتئین های جدید هماهنگ ظاهر میگردند . درعکس العملهای دیگر ، تقشیمات سلولی سلولهای جدید تشکیل میدهند و حتی اندامهای جدید آغاز میگردد . بدین ترتیب ، وسعت درگیری ماشین متابولیک سلول ازیک تسلسل برنامه ریزی شده به یک تسلسل دیگر تغییر میکند .
تنوع در تعداد و تکمیل آنزیم اورگانل های سلول جنبه مهم از نمایز را تشکیل میدهد . یک سلول مزوفیل برگ، یک سلول پارانشیم ریشه و یک سلول میان بر میوه گوجه فرنگی همگی در هسته وپروپلاستیدها دارای اطلاعاتی هستند که برای ساختن یک کلروپلاست سبزضروری میباشند . با وجود این ، یک سلول مزوفیل برگ ، فقط اگر در معرض نور قرار گیرد ، اسباب فتوسنتزی کاملی(یک کلروپلاست سبزکاملا بالغ )تشکیل میدهد ، سلولهای ریشه حتی هنگامی که در معرض نور قرار گیرند کلروپلاستها را متمایز نمی سازند و سلول میوه ی گوجه فرنگی در اوایل زندگی میوه کلروپلاستهای سبز فعال میسازد . بعدا در طی رسیدن میوه ، یک دوره جدید تمایز این کلروپلاستها را در بر میگیرد که بدان وسیله غشاهای تیلاکوئید ترتیب مجدد یافته ، کلروفیل ناپدید گشته ، و رنگیزه های کارتنوئید قرمزدرمقادیر زیاد سنتز میشوند . در میوه ، این تفکیک ثانوی کلوروپلاستها به کرموپلاستهای فقط یک جنبه از تمام فرایند پیچیده تمایز است که برنامه ریزی شده است تا یک میوه را از یک اندام سازنده بذر به یک اندام پخش کننده بذر ، که به چشم و طعم پرندگان و حیوانات جذاب است ، تغییر دهد .
علائم محیطی و انتخاب طرح های برنامه ریزی شده ی عکس العمل
کنترل یا تنظیم نمو ممکن است در سه سطح بررسی گردد : (1) در داخل سلول انفرادی ، اینتراسلولار ، (2) بین سلولها اینترسلولار ،و (3) ازخارج ازاورگانیسم ، محیطی ، این به صورت شماتیک در شکل 1- 1 نشان داده شده است .
2
شکل 1- 1. دیاگرام سطوح مختلف تنظیم نموگیاه ، نظیرتنظیم بین سلولی ، درون سلولی ، و محیطی رانشان می دهد .