لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
اهداف درس
انتظار میرود فراگیرنده، پس از گذراندن این درس، بتواند :
Ø اهمیت آب را توضیح دهد
Ø ناخالصیهای آب را نام ببرد
Ø منابع آب آشامیدنی را بیان کند
Ø آب سالم و آلوده را تعریف کند
Ø انواع آلودگی آب را مشخص نماید
Ø بیماریهای ناشی از آب غیر بهداشتی را لیست نماید
Ø آلودگی آب با مواد شیمیایی را توضیح دهد
Ø تصفیه آب را شرح دهد
Ø روشهای تصفیه آب را توضیح دهد
Ø ضد عفونی آب با استفاده از مواد شیمیایی متداول (کلر) را توضیح دهد
Ø استانداردهای کیفیت میکروبی آب را تعریف نماید
Ø آزمایشات میکروبی تعیین کیفیت میکروبی را توضیح دهد
Ø معیارهای شاخص میکروبی آب را لیست نماید
Ø روش ارتقاء آگاهی جامعه در مورد بهداشت و بهسازی آب را طراحی نماید
واژه های کلیدی
آب، آلودگی، تصفیه، کیفیت
مقدمه
بهداشت آب موضوعی بسیار مهم در بهداشت عمومی و مدیریت سلامت میباشد. قبل از پرداختن به راه کارهای عملی استحصال، انتقال، بهسازی و توزیع آن لازم است این عنصر حیاتی موثر بر سلامت و مرتبط با توسعه پایدار، شناخته شود.
شناخت آب از نظر کیفیت و کمیت و چگونگی حصول آن قدمی اساسی در جهت بهینه سازی مصرف آن میباشد. اگر چه بیش از سه چهارم کره زمین را آب فرا گرفته است، سهم قلیلی از آبهای موجود، برای مصارف بهداشتی و کشاورزی، قابل استفاده است. زیرا حدود 3/97 درصد اقیانوسها و 1/2 درصد یخهای قطبی و 6/0 درصد دریاچه ها و رودخانه و آبهای زیرزمینی وجود دارد که حدود 36/0 درصد کل منابع آب میباشد. آب اقیانوسها، دریاها و اغلب دریاچه ها و بسیاری از منابع آب زیرزمینی به علت شوری بیش از حد و داشتن املاح معدنی برای مقاصد بهداشتی، کشاورزی و صنعتی، غیرقابل استفاده میباشند.
2
آب ماده حیاتی است که بطور یکنواخت در سطح کره زمین موجود نمیباشد. در نتیجه بسیاری از نقاط کره زمین با کمبود آب مواجه است. حرکت مداوم بخار آب به هوا و برگشت آن به زمین را گردش آب در طبیعت مینامند
انرژی خورشید باعث تبخیر آب اقیانوسها، رودخانه ها، دریاچه ها و منابع آب سطحی میگردد. بخار آب فشرده شده همراه توده های هوا باعث نگهداری آب در هوا شده و موجب تشکیل ابر باردار یا ذخیره کننده آب میشود ریشه گیاهان، آب و رطوبت موجود در خاک را گرفته و از طریق روزنه های تنفسی برگها به هوا فرستاده و به بخار تجمع یافته در هوا اضافه میشود که در شرایط مناسب به صورت نزولات جوی به زمین برمیگردد.
آب یک عنصر حیاتی است با ویژگیهای قابل توجه و کم نظیر، یکی از مهم ترین عناصر شیمیایی میباشد که قسمت اعظم موجودات زنده و محیط زیست راتشکیل میدهد. این ماده 70% گیاهان را تشکیل میدهد. آب فراوانترین و بهترین حلال در طبیعت است. آب یک مایع زیست شناختی است که واکنشهای فیزیکوشیمیایی سوخت و ساز در پیکره موجودات زنده را مقدور و تسهیل مینماید ومحیطی است برای نقل و انتقال مواد در بدن موجودات زنده که علاوه بر نقش موثرآن در متابولیسم، دفع مواد زائد حاصل از فعالیتهای زیست شناختی موجود زنده را موجب میشود. آب ناشی از تعریق در گرما باعث خنک کردن بدن میگردد. آب و انیدرید کربنیک توسط انرژی خورشیدی در پیکره گیاهان سبز تبدیل به کربوهیدرات یا انرژی شیمیایی میشود.
اگر چه آب خالص در طبیعت یافت نمیشود. اما آب خالص مایعی بیرنگ، بیبو و بی مزه است که دارای نقطه انجماد صفر و نقطه جوش 100 درجه سانتی گراد میباشد ساختار شیمیایی آن به صورت H2O است که به احتمال کمتر از 3/0 درصد آبهای موجود در طبیعت بر دارنده ایزوتوپهای H4O2 ، H6O3 نیز میباشند. آب در چرخه گردش خود قادر است املاح و گازهای موجود در طبیعت را به صورت محلول در آورده و بسیاری از آلودگیها را همراه خود به حرکت در آورد. آب باران قبل از رسیدن به زمین ناخالصیهای موجود در هوا نظیر ذرات، گازها، مواد رادیواکتیو و میکروبها را به سطح زمین آورده و در حین حرکت در زمین نیز آلاینده ها را با خود حمل میکند. به علاوه آبهای جاری اغلب دریافت کننده فاضلابها و مواد زائد ناشی از فعالیتهای انسانی میباشند.
3
بسیاری از مشکلات بهداشتی کشورهای در حال پیشرفت، عدم برخورداری از آب آشامیدنی سالم است. از آنجایی که محور توسعه پایدار، انسان سالم است و سلامت انسان در گرو بهره مندی از آب آشامیدنی مطلوب میباشد بدون تامین آب سالم جایی برای سلامت مثبت و رفاه جامعه، وجود ندارد. آب از دو بعد بهداشتی واقتصادی حائز اهمیت است. از بعد اقتصادی به حرکت درآورنده چرخ صنعت و رونق بخش فعالیت کشاورزی است. از بعد بهداشتی آب با کیفیت، تضمین کننده سلامت انسان است. آب با شکل ظاهری و با وسعت محتوایی آن دنیای زنده دیگری است.
اگر چه از دید ما پنهان است، اما آب دارای آثار بسیار زیادی در حیات جانداران به ویژه انسان میباشد. آب آشامیدنی علاوه بر تامین مایع مورد نیاز بدن به مفهوم مطلق آن یعنی H2O ، در بردارنده املاح و عناصر ضروری برای موجود زنده و انسان میباشد. کمبود پاره ای از آنها در آب ایجاد اختلال در بدن موجود زنده میکند و منجربه بروز برخی بیماریها میشود.
فقدان ید و فلوئور و ارتباط آنها با گواتر اندمیک و پوسیدگی دندانها به ترتیب بیان کننده این اهمیت است. علاوه بر مواد شیمیایی، موجودات ذره بینی گوناگونی نیز در آب پیدا میشوند که بعضی از آنها بیماری زا بوده و ایجاد بیماریهای عفونی خطرناکی میکنند. بهسازی آب رابطه مستقیمی با کاهش بیماریهای عفونی دارد. بطوری که پس از تامین آب آشامیدنی سالم میزان مرگ از وبا 1/74 درصد، میزان مرگ از حصبه 3/63 درصد، میزان مرگ به علت اسهال خونی 1/23 درصد و میزان مرگ از بیماری اسهال 7/42 درصد کاهش یافت. بنابراین برنامه ریزی و هزینه در جهت تامین آب سالم سرمایه گذاری قابل توجهی برای آینده خواهد بود. تهیه و تامین آب آشامیدنی سالم برای جامعه یکی از موثرترین و پایدارترین فنآوریها برای ارتقاء سلامت جامعه است.
ناخالصیهای آب
5
چنانچه آب خالص با ترکیب شیمیایی H2O را اساس مطالعه قرار دهیم ناخالصیهای آن عبارتند از:
1 ـ ناخالصیهای معلق
نظیر ذرات معلق زنده و غیرزنده که در آب به صورت معلق یافت میشوند. این نوع ناخالصی را میتوان در سه گروه، تقسیم بندی و مطالعه نمود.
الف) ذرات معلق زنده بیماریزا مانند عوامل بیماریزای موجد وبا، حصبه، شبه حصبه، انواع اسهالها، تخم انگلها مانند آسکاریس و عامل کیست هیداتید و ویروسها، منشاء اصلی این دسته از ناخالصیها فاضلاب شهری و حضور حیوانات اهلی یا وحشی در مجاورت منابع آب میباشد.
ب) ذرات معلق زنده غیربیماریزا مانند باکتریهای ساپروفیت، اغلب جلبکها و تک سلولیهایی که در طبیعت به وفور پیدا میشوند.
ج) ذرات معلق غیرزنده مانند رس، لیمون که ناشی از فرسایش سطح زمین و سطوح آبخیز میباشد.
از نظر فیزیکی ذرات بالا به دو گروه تقسیم میشوند گروهی که در حوضچه های ته نشینی و یا صافیها جدا میشوند و گروهی که برای جدا کردن آنها احتیاج به مواد منعقد کننده است تا از طریق لخته سازی، به ذرات درشت تری تبدیل شده و حذف شوند.
2 ـ ناخالصیهای محلول
این دسته شامل املاح معدنی، ترکیبات آلی و گازهای محلول میباشند که میتوان آنها را به صورت زیر گروه بندی نمود:
الف) املاح محلول معدنی که اغلب به صورت املاح کلسیم، منیزیم، سدیم، آهن، منگنز و000 میباشد که برخی از آنها مصرف آب را محدود مینمایند که در جای خود بحث خواهد شد.
ب) گازهای محلول مانند اکسیژن، انیدرید کربنیک، هیدروژن سولفوره، ازت وغیره میباشند و این نوع ناخالصی نیز کیفیت شیمیایی آب را تحت تاثیر قرار داده و ممکن است باعث نامطلوب بودن آن شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بطن و تأویل قرآن*. تاریخ برگزاری کرسی 6/12/83.
اشاره
تأویل از مهمترین موضوعاتی است که در دانشهای قرآنی از آن بحث میشود. آنچه پیشرو دارید، مشروح یکی از سلسله کرسیهای نظریهپردازی با موضوع بطن قرآن است که با حضور جمعی از فضلا و اندیشمندان برگزار شده است. نظریهپرداز محترم این نشست، کوشیده است تا گامی جدید دراینباره برداشته و طرحی نو دراندازد. میهمانان این نشست عبارتند از: دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی- دبیر کرسی - آیتالله محمدهادی معرفت، حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر رشاد، حجتالاسلام علیاکبر بابایی، استاد سیدرضا مودب، استاد قدسی، دکتر آصفی، حجتالاسلام حسین علویمهر و استاد علی نصیری. لازم به ذکر است که در این نشست آیتالله معرفت نظریه خویش را مطرح کردند و دیگر میهمانان به نقد آن پرداختند.
رضایی:**. عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
پیش از شروع جلسه دکتر رضایی، از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گروه قرآن پژوهی، دفتر نهضت تولیدعلم و انجمن قرآن پژوهی که در برپایی این کرسی نظریهپردازی زحمت کشیدند، تشکر کردند؛ همچنین ایشان از شبکه چهارم سیما، رادیو معارف، رادیو قرآن و روزنامههایی که نمایندگانشان در جلسه حاضر بودند، قدردانی به عمل آوردند.
ایشان موضوع جلسه را که در زمینه نظریهپردازی است، برای حاضران بازگو کرده و به سبب روشن بودن اهمیت نظریهپردازی وتولید علم فقط اشاره میکنند که این کرسی در نوع خود اولین کرسی در زمینه مباحث دینی در حوزه علمیه قم به شمار میرود. این گردهمایی با حضور آیت الله معرفت بهعنوان نظریهپرداز جلسه تشکیل گردید که پیش از سخنرانی ایشان دکتر رضایی در چند جمله به معرفی شخصیت استاد پرداختند.
حضرت آیت الله محمد هادی معرفت در سال 1309 شمسی در کربلا متولد شدند.
وطن اصلی ایشان اصفهان است، اما تحصیلات خود را در نجف گذراندهاند. ایشان از محضر بزرگانی همچون، آیت الله العظمیحکیم و آیت الله خویی و حضرات آیات: زنجانی، حاجشیخحسینحلی، سیدعلیفانی و امام خمینی (ره) استفاده بردهاند. ایشان در زمینه فقه، فردی صاحب نظر، مدرس درس خارج حوزه علمیه و در مباحث قرآن پژوهی از پیشگامان قرآنپژوهی کشور به شمار میروند. کتاب «التمهید فی علوم القرآن» ایشان در هفت مجلد مشهور است؛ همچنین کتاب «التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب» در دو جلد و نیز کتاب «صیانه القرآن عن التحریف» که از آثار ایشان است و اخیراً نیز با همکاری برخی از فضلای حوزه بهتالیف کتاب گرانسنگی مشغول شدهاند که «التفسیر الاثری الجامع» نام دارد و جلد اول آن منتشر شده است.
بحث ایشان که درزمینه «بطن و تأویل قرآن» است، در حقیقت نظریه نوینی است که در این جلد مطرح شده است؛ هر چند پیش از این نیز در کتاب «التفسیر و المفسرون» این بحث را به نوعی مطرح فرموده بودند.
موضوع بطن قرآن که گاه با عنوان تأویل از آن یاد میشود، یکی از موضوعات مهم علوم قرآن به شمار میآید. روایات متعددی هم از شیعه و سنی درموضوع بطن و تاویل قرآن وارد شده که «ان للقرآن ظهرا و بطنا»، یعنی قرآن ظاهری دارد و باطنی وحتی در برخی از روایات وارد شده است که هیچ آیهای از قرآن نیست، مگر اینکه ظاهری دارد و باطنی که علامه مجلسی (ره) این روایات را در جلد 92 بحارالانوار گردآوری کرده است. در مورد بطن قرآن سه دیدگاه عمده در طول تاریخ اسلام مطرح شده است.
ـ دیدگاه اول که برخی از صوفیان و اسماعیلیه مطرح میکنند، این است که قرآن را به بطن منحصر میکنند و از ظاهر آن میگذرند؛ البته در طول تاریخ این دیدگاه مورد انتقاد گستردهای واقع شده است.
ـ دیدگاه دوم که به اهل ظاهر و گاه به ابن تیمیه نسبت داده میشود که اکتفا به ظاهر شریعت است و تردید در روایات بطن.
ـ دیدگاه سوم که علامه طباطبایی در مقدمه المیزان مطرح کرده است، همان دیدگاه اهل بیت(ع) است و معتقد است قرآن، هم ظاهر دارد و هم باطن. این دیدگاه میگوید ما هم به ظاهر قرآن تمسک کنیم، چون ظهور حجت است و هم از باطن قرآن استفاده کنیم. در ذیل این دیدگاه، مطالب و دیدگاههایی هم مطرح شده است؛ مانند دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی. آنچه در این نشست محل بحث است، دیدگاه جدیدی است که استاد معرفت در مورد بطن و تاویل قرآن مطرح میکنند و تفاوتهای آن را با دیدگاههای دیگر بیان میدارند و چنانچه ابهاماتی دارد، ایشان بهتوضیح میپردازند.
معرفت*. عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
: بسم الله الرحمن الرحیم. مسأله تأویل قرآن از دیرباز یعنی از همان دوران اول مطرح بوده و احیانا مورد سوء استفاده قرار گرفته است و بسیاری از صاحبنظران درباره این موضوع تحقیقاتی کرده و نظراتی دادهاند و بنده چون به این مسأله علاقه داشتم، از همان آغاز درباره این موضوع حساسیت نشان دادم و در پی این بودم که ببینم مقصود از بطن چیست و مبالغه نمیکنم که اگر بگویم بیش از ده، پانزده سال فکر مرا مشغول کرده بود و همینطور به عنوان یک مشکل لاینحل باقی مانده بود. شما میدانید برای یک نفر که دنبال مطلبی تحقیق میکند، این مساله برایش دغدغه و شاید عقده باشد و تا حل نشود، نمیتواند آرام باشد و از باب «من جد وجد» بالاخره خداوند کمک میکند.
پیغمبر اکرم (ص) مسأله بطن را از روز اول مطرح کرده و فرمودند به اینکه «ان للقرآن ظهرا و بطنا».
بنابراین بسیاری در بیان مطالبی درباره قرآن و تفسیر آن بویژه در زمینه بطن احتیاط میکردند. این عده خود را راحت میکردند و معتقد بودند که بطن قرآن را کسی نمیداند و جزء اسرار است و مخصوص کسانی است که تنها با وحی رابطه داشته باشند؛ در نتیجه به همان مواردی که روایت، حال صحیح یا ناصحیح، پیرامون یک آیه به عنوان بطن میآورند، بسنده میکردند.
اما مسأله شمول که پیغمبر مطرح کردند، مسأله دیگری است. بنده اساساً روی این مسأله اندیشیدهام، اگر بنا بود بطن قرآن را عده مخصوصی بدانند، پیغمبر این را در ملأعام مطرح نمیکرد پس این که نبی اسلام (ص) بطن قرآن را مکرر در ملأعام و برای همه مسلمانها مطرح کردند، مخاطبش همه انسانها وهمه کسانی هستند که به قرآن علاقهمندند و قطعاً انگیزهای در کار بوده است و میدانیم که اگر کسی دستور یا تکلیفی به شخصی یا اشخاصی کرد، معنایش این است که آن افراد قادر بر انجام آن هستند. پس اگر پیامبر به عموم مسلمانان و اندیشمندان اسلامی خطاب میکند که قرآن ظهری دارد و بطنی. یعنی اینکه دنبال آن بروید، زیرا میتوانید به دست آورید، و معنایش این نیست که نمیتوانید بهدست آورید! پیغمبر نمیخواهد بگوید قرآن یک ظاهری دارد همه کس فهم و یک باطنی دارد که مخصوص دیگران است و شما نمیفهمید. این را نمیخواهد بفرماید! حضرت میخواهد این را بفرماید که قرآن یک مدلول ظاهری بر حسب دلالت سطحی کلام، یعنی سطحینگری دارد که اگر شما روی قرآن بنگرید، قادرید از آن برداشت کنید، همچنین پیغمبر میخواهد تأکید کند که قدری عمقنگر هم باشید. در واقع این همان تبیین آیه شریفه «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» است؛ یعنی قرآن صرفاً بسنده کردن به سطح ظاهری این مطلوب نیست. برای عدهای مطلوب است، اما مطلوب بالاتر دروننگری است. بطن یعنی درون نگری و تعمق.
پس این کار برای اندیشمندان جهان اسلام امکانپذیر است. این نکته را نیز بنده فروگذار نکنم که ما نمیخواهیم نقش اهلبیت (ع) را در این زمینه نادیده بگیریم، کلا بنده مکرر در جلسات خدمت دوستان عرض کردهام که نقش ائمه (ع) در تفسیر و تبیین قرآن نقشی کلیدی است؛ یعنی راه فهم قرآن و نحوه استنباط وکشف معانی ظاهر وباطن را ائمه (ع) به ما یاد میدهند، مانند یک استادی که به شاگردان تعلیم میدهد که مثلاً فقها چگونه از روایات و قرآن برداشت کنند. ائمه (ع) در ضمن اینکه احیانا تفسیر میکردهاند، ولی عملاً میخواستند یاد دهند که چگونه باید تفسیر کرد. پس ما اگر بخواهیم در تکتک جزئیات در پی این باشیم که ببینیم روایتی از ائمه (ع) درباره ظهر یا بطن قرآن رسیده، این اشتباه است، اصلا چنین چیزی نبوده است؛ چون خود ائمه تأکید میکردند که بکوشید این مطلب را خود از قرآن دریابید؛ البته روش این کار را نیز یاد دادهاند و بیشترین تأکید ائمه (ع) برای حل رموز قرآن و فهم معانی دقیق آن این بود که میفرمودند شما هنگامی که میخواهید به حقانیت و مفاهیم عالیه قرآن و هر آیهای دست یابید، درپی آن نکتهها (ظرافتهایی) باشید که در آیه اعمال شده است؛ یعنی یکی از روشهای ائمه (ع) این بود که خیلی سطحی نگر نباشید، ببینید در آیه نکتههای ظریفی احیانا وجود دارد که شما از آن نکته میتوانید به معنای واقعی و اصیل پی برید. یک مفسر باید به نکات و ظرایف آیات توجه کند، نه این که فقط به «المنجد» مراجعه کند تا ببیند این کلمه معنایش چیست! پس ائمه (ع) نقش اساسی داشتهاند؛ اما برای اینکه ما بتوانیم به مفاهیم عالیه قرآن دست یابیم، راه آن را به ما آموختهاند.
عبیده سلمانی و بره حمدانی وعلقمه بن قیس سه تا از شاخصههای تابعین هستند؛ اینها از مولا امیرالمومنین پرسیدند که ما احیانا با مشکلاتی در فهم قرآن روبهرو میشویم، چه کنیم؟ حضرت فرمود: «علیکم بالعتره» و امام باقر (ع) شاخصه دوره تابعین است و همه اینها به حضرت رجوع میکردند. حضرت باقر (ع) در عهد تابعین برای حل مشکلات تمام مردم. به عنوان شاخص مطرح بودند. گفتنی است که خانه حضرت پناهی بود برای فهم دین در تمام ابعادش، حتی برای علما. دوره تابعین دورهای بود که همگان به خاندان نبوت علاقهمند بودند ابن ندیم در الفهرست میگوید: «جل التابعین بل الاکثریه الغالبه من التابعین هم شیعه آل البیت» اینها همه گرد شمع امام باقر و امام صادق (ع) میچرخیدند و از اینها استفاده میکردند. پس نقش ائمه (ع) در تمام ادوار نقش معلم بوده است؛ حتی عبدالکریم شهرستانی میگوید: در فکر بودم که یک تفسیر قرآن بنویسم، ولی در پی استاد بودم و چون میدانستم که استاد باید از خاندان پیامبر باشد، مدتها کاوش کردم «حتی اثرت علی سید جلیل من ذریه رسول الله
….» بنابراین نوشتن تفسیر را شروع کردم؛ البته با این عقیده که باید حل معضلات قرآن از این طریق شود. پس این یک مسألهای بوده که در صدر اسلام مطرح بوده از نقش والای ائمه خبر میدهد. پس ما نمیتوانیم هیچ کدام از این مسائل را نادیده بگیریم.
ولی آن چه بنده میخواهم عرض کنم این است که ما برای فهم یک آیه دقیقا باید ببینیم چه روایتی اینجا هست؛ خوب بسیاری از آیات وجود دارد که درباره آنها هیچ روایتی نیست. پس ما خود موظفیم که پیرامون قرآن و به دست آوردن مطالب اساسی که در قرآن مطرح شده است، تحقیق کنیم؛ البته ائمه (ع) راه فهم را نیز به ما آموختهاند.
فخمیبن یسار از امام باقر (ع) میپرسد: این که پیغمبر اکرم فرموده است «ان للقرآن ظهرا و بطنا» مقصود چیست؟ یعنی این دغدغه برای آنها هم بوده است که مقصود از بطن چیست. حضرت فرمودند: «ظهره تنزیله و بطنه تأویله» بعد توضیح میدهند: مقصود این است که شما یک وقت به قرآن سطحی مینگرید، سطحینگری یعنی همین اسباب نزول و یک وقت عمقی مینگرید که همان بطن است؛ اکنون بنده این نکته را در اینجا عرض میکنم که سر اینکه قرآن ظاهرا و باطنا ذودلالتین است این است که قرآن به عنوان یک کتاب مدون از آسمان نازل نشده است، بلکه در مدت بیست سال (بعضی خیال میکنند که قرآن در طول بیست و سه سال نازل شد که اشتباه میکنند زیرا؛ نزول قرآن سه سال بعد از بعثت آغاز شد) «نزول نجوما و بالمناسبات» داشته است یعنی هرگاه پیشامد و رخدادی میشد و مشکلاتی در جامعه اسلامی آن روز رخ میداد، حال هر نوع مشکل از قبیل مشکلات سیاسی، علمی، از لحاظ معارف و … آن وقت پیغمبر و مسلمانها در انتظار این بودند که حل این مشکل با نزول وحی قرآنی باشد؛ درنتیجه آیاتی برای حل آن مشکل میآمد یا یک مناسبتی رخ میداد و آیهای برای آن نازل میشد. خلاصه قرآن چون در زمانها و مناسبات مختلف نازل شده است و هر کدام ناظر به یک جهت خاصی است، همین امر قرآن را با همان جنبه خاص مرتبط میکند. معنای این سخن این است که قرآن میشود «تاریخ»؛ در صورتی که قرآن برای همه بشریت تا ابد هدایت عامه است. این دغدغهای بود که پیغمبر را واداشت که این هشدار را به ما بدهد که درست است این آیه به مناسبت خاصی نازل شد و ناظر به همان مناسبت است، اما شما باید دروننگر باشید؛ زیرا این آیه در درون خود حامل رسالت عام و ابدی است. شما نگویید این آیه که در این مورد خاص نازل شده، مشکل خاصی را حل کرده است! اگر اینگونه باشد، به فرموده امام باقر (ع) مبنی بر: «اذا لمات القرآن بموتهم» تاکنون قرآن مرده بود! مثل نسخههایی که یک دکتر برای یک مریض مینویسد، امروز یک نسخه مینویسد، فردا یک نسخه دیگر،… بعدها نسخهها به هیچ دردی نمیخورد. قرآن نسخهای است برای علاج مسائل و مشکلاتی که آن روز رخ داد. اما در عین حال که نسخهای برای علاج مسائل آن روز است، ولی در طی هر یک از اینها رسالتی نهفته است، یک پیام عام است. پیغمبر میخواهد بفرماید که شما در عین اینکه به شأن نزولها مراجعه میکنید که این آیه در چه موردی نازل شده و چه کسی را هدف گرفته است و فلان کس را مثلاً ابوجهل یا فلان… را هدف گرفته است، این حسب تنزیل است. ولی به این بسنده نکنید؛ زیرا آن وقت میشود کتاب تاریخ. بلکه باید درون نگر باشید! باید درک کرد که در طی این آیه چه رسالت و چه پیامی است که همین مطلب، جاوید بودن این کتاب مقدس را تضمین میکند. اگر قرآن سطحی بود، مربوط به همان گذشته میشد. در اینجا لازم است مثالی بیاورم، البته آن را همه جا گفتهام، ولی برای تقریب ذهن مجددا بیان میکنم.
بسیاری ازآیات قرآن خطاب به شخص وجود دارد و مخاطب آن اشخاص خاصی هستند و مثالهای بسیاری هم در این زمینه آمده است؛ برای نمونه «و ما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» (نحل/44) مخاطب این آیه مشرکین هستند و سبب نزول این آیه تشکیک مشرکین در مسأله نبوت است که آیا ممکن است بشر پیامبر شود؟ البته خداوند به این شبهه، هم جواب حلی داده است، هم نقضی. جواب حلی را با آیه دیگر یعنی و قالوا لو لا انزل علیه ملک و لو انزلنا ملکا لقضی الامر ثم لا ینظر