لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
javad: Name
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 71 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
حافظ؛ قرآن و چارده روایت
در فرهنگ بشری هیچ خط از خطوط وابسته به زبانهای معروف نیست که نشان دهنده ی تلفظ کامل فصحای آن زبان باشد. پدید آمدن لهجه ها و گویش ها در درون هر زبان هر امری طبیعی و ناگزیر است. از سوی دیگر، خطها در جنب کاستی ها، کژی هایی هم دارند، یعنی امکان تصحیف نویسی. در خط عربی – فارسی چندین حرف یا گروه حرف هست که تفاوتشان با یکدیگر فقط در نقطه است و در قدیم تا قرنها این نقطه ها را کتابت در نمی آوردند. بعدها هم که رعایت آنها شایع شد، همچنان امکان تصحیف نویسی و تصحیف خوانی وجود داشت، و همچنان وجود دارد. به این دلایل و دلایلی که بعداً گفته خواهد شد، اختلاف قرائات در هر متنی، به ویژه متون کهن پیش می آید.
در همین دیوان حافظ اختلاف قرائات فراوانی رخ داده است. حتی اگر نسخه ی اصلی از دیوان حافظ به خط خود او در دست بود، باز هم این اختلافات پیش می آمد. مگر آنکه هرگز از روی آن استنساخی نکرده باشند و نکنند و فقط همان متن واحد را، آن هم به طریق چاپ عکسی کاملاً روشن و خوانا به طبع برسانند. در این صورت هم فقط یکی از علل اختلاف آفرین، یعنی دخالت نسخه نویسان حذف می شد، ولی بقیه ی علل به قوت خود باقی بود و پدید آمدن اختلاف قرائت و طرز خواندن و وصل و فصل اجزای جمله و نظایر آن ناگزیر بود. بعضی از معروفترین اختلاف قرائات شعر حافظ – که فرآورده ی طبیعت و تفاوت زبان و خط و تصحیحات و تجدید نظرهای خود او و تصحیفات نسخه نویسان و علل و عوامل دیگر، از جمله دخالت دقت یا بی دقتی و ذوق یا بی ذوق مصححان و طابعان – است از این قرار است:
ورخود / ارخود / گر خود + می دهد هر کسش افسونی / می دمد… + طفلِ یکشبه / طفل، یکشبه؛ سپهرِ بر شده پرویز نیست / سپهر، بر شده پرویز نیست + کشتی شکستگان / کشتی نشستگان + عَبوس زهد / عُبوس زهد (قرائت شاذّ) + به وجه خمار بنشیند / خمار ننشیند + زین بخت / زین بحث + مهیّا / مهنّا + آن تحمل که تو دیدی / آن تجمل که تو دیدی + بخور، دریغ مخور/ مخور دریغ و بخور + از سر فکر / از سر مکر + شیخ خام / شیخ جام + بخروشم از وی / نخروشم از وی + بادپیما / باده پیما + پیرانه سر مکن هنری / پیرانه سر بکن هنری + به هوس ننشینی / به هوس بنشینی + به آبی فلکت دست بگیرد / بی ادبیست + بدین قصه اش / بدین وُصله اش + صلاحِ کار / صلاحکار (قرائت شاذ)؛ در باب / دُریاب + گل نسرین / گل و نسرین + شکر ایزد / شکر آنرا + همه ساله / همه ی سال و دهها نظیر اینها.
در قرآن مجید نیز همین مسأله، حتی به طر عمیقتر و سیعتر، پیش آمده است. همه ی قرآن شناسان و مورخان قرآن اتفاق نظر دارند که قرآن در عهد رسول اکرم(ص) و با نظارت همه جانبه ی ایشان نوشته و در چندین نسخه جمع شده بود، ولی مدوّن بین الدّفـَتین، مانند یک کتاب عادی نبود. حتی اتفاق نظر – ولی در درجه ی کمتری – هست که ترتیب توالی سوره ها را نیز از آغاز تا پایان، یا در مورد اکثر سوره های قرآن، خود حضرت رسول (ص) تعیین کرده بود. علت آنکه در حیات پیامبر(ص) قرآن به تدوین نهایی نرسید این بود که تا آخرین سال، باب وحی گشوده بود، و علاوه بر آن گاه گاه از طریق وحی به پیامبر(ص) گفته می شد که جای آیاتی را جابجا کند. لذا امکان نداشت و پیامبر(ص) مأذون نبودن که قرآن را به شکل نهائی مدون کنند. به ویژه که شمار حافظان قرآن و اعتماد بر حفظ آنان بسیار بود. در عهد ابوبکر، علی المشهور بر اثر تکانی که بر اثر شهید شدن عده ی کثیری از قرّاء و حافظان قرآن در جنگ با مرتدان و مدعیان نبوت پیش آمد، به اهمیت تدوین قرآن پی بردند و زید بن ثابت یکی از جدی ترین و قدیمی ترین کاتبان وحی را مأمور تهیه ی مقدمات این امر حیاتی کردند. او بر مبنای همه ی نوشته های کاتبان وحی و گرفتن دو شاهد از حافظان قرآن بر هر آیه ی مکتوب، این امر سترگ را آغاز کرد که در عهد خلافت عمر هم، به ویژه با پیگیری او و نیز ترتیب دادن هیأتی از کاتبان و حافظان وحی برای مشورت با زید، جمع و کتابت و تدوین قرآن ادامه یافت.
علل عمده ی اختلاف قرائات چند امر بود از جمله: 1) اختلاف لهجات. چنان که مثلاً تمیمی ها به جای «حتّی حین»، «عتّی عین» می گفتند؛ 2) نبودن اِعراب در خط عربی و مصاحف امام؛ تا عهد علی بن ابی طالب(ع) که به رهنمود ایشان و به پیگیری ابوالاسود دؤلی اقدامات اولیه ای صورت گرفت ولی کمال و تکمیل ان دو سه قرن به طول انجامید؛ 3) نبودن اعجام یا نقطه و نشان حروف. برای رفع این نقیصه در اواخر قرن اول، در عهد حجاج بن یوسف، کوششهائی به میان آمد ولی کمال و تکمیل آن نیز تا آخر قرن سوم طول کشید؛ 4) اجتهادات فردی صحابه و قاریان و به طور کلی قرآن شناسان که هر یک استنباط نحوی و معنایی و تفسیری خاصی از یک آیه و کلمات آن داشتند؛ 5) دور شدن یا دور بودن از عهد اول اسلام و مهد اول اسلام
2
– مکه و مدینه؛ 6) نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هر گونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهده دار تدارک آن شد. نمونه ی معروفی که از این کمبود زاده شده و اختلاف نظر کلامی دامنه دار و دراز آهنگی در میان فریقین پدید آورده، وقف یاعدم وقف در کلمه ی «الله» و «العلم» در آیه ی هفتم سوره ی ال عمران است: ... و ما یعلم تأویله الاّ الله [ ] و الراسخون فی العلم [ ] یقولون آمنّا به کلٌّ من عند ربنا؛ که طبق علامات وقفی که در تمامی یا اکثریت قرآنهای خطی و چاپی آمده، پس از «الله» و «وقف لازم» تجویز شده است. ولی بعضی، و بلکه بسیاری از مفسران شیعه این وقف را نه در آنجا، بلکه پس از کلمه ی «العلم» لازم می دانند. این تفاوت در وقف، یا به تعبیر امروز در نقطه گذاری، باعث تفاوت معنایی عمیقی می شود. چه در صورت اول و وقف پس از «الله»، معنای آیه این می شود که تأویل آیات متشابهه را فقط خداوند می داند؛ و راسخان در علم سر تسلیم و ایمان و اذعان فرود می آوردند. و در صورت دوم «الراسخون فی العلم» عطف به «الله» می شود، و چنین معنا می دهد که آنان نیز تأویل آیات متشابهه را می دانند.
اختلاف قرائات در سراسر قرآن مجید، طبق کتاب التیسیر فی القراءات السبع، تألیف ابوعمر و عثمان بن سعید دانی ( 372-444ق)، که از معتبرترین و کهن ترین منابع ثبت قرائات هفتگانه و روایان چهارده گانه است، در حدود 1100 مورد، از مهم و غیرمهم است و بیشتر از دو سوم از آنها به ادغام یا اظهار یا حاضر / غایب خواند صیغه ی مضارع ( به اختلاف «یـ» و «تـ» بر سر فعل مضارع) مربوط می شود
حال باید دید مراد از چارده روایت چیست؟ از قرّاء سبعه عده ی کثیری نقل کرده اند، ولی قران شناسان و قرائت شناسان بعدی، روایت دو تن از راویان هر قاری را که از نظر ضبط و صحت سند و طول ملازمت و آموزش نزد قاریان یا مقریان هفتگانه، دقیقتر و پذیرفتنی تر بوده است، به اصطلاح استاندارد کرده اند، لذا چهارده روایت پدید آمده است. در اینجا اسامی قاریان هفتگانه و راویان چهارده گانه ی آنها را – که صاحبان چهارده روایت اند نقل می کنیم:
1) عبدالله بن عامر دمشقی (متوفای 118 ق). راوی اول او: هشام بن عمار (153-245ق)؛ راوی دوم او: ابن ذَکْوان، عبدالله بن احمد (173-242ق).
2) عبدالله بن کثیر مکی (45-120ق). راوی اول: البَزّی، احمد بن محمد (170-ح 243ق)؛ راوی دوم: ابوعمر محمد بن عبدالرحمن ملقب به قُنْبُل (195-291ق).
3) عاصم بن ابی النَّجود (76-128ق). راوی اول: حفص بن سلیمان (90- ح 180ق)؛ راوی دوم: شعبة بن عیّاش (95-194ق).
4) زَبّان بن علاء = ابوعمر و بصری (ح 68-154ق). راوی اول: حفص بن عمر الدوری (متوفای 246ق)؛ راوی دوم: ابوشعیب سوسی، صالح بن زیاد( 190-261ق).
5) حمزة بن حبیب کوفی (80-156ق). راوی اول: خَلاّد بن خالد کوفی = ابوعیسی شیبانی (142-220ق)؛ راوی دوم: خَلَف بن هِشام (150-229ق).
6) نافع بن عبدالرحمن مدنی (70-169ق). راوی اول: وَرْش، عثمان بن سعید مصری 0110-197ق)؛ راوی دوم: قالون، عیسی بن مینا 0120- ح 220ق).
4
7) کسائی، علی بن حمزة (119-189ق). راوی اول: لیث بن خالد (متوفای 240ق)؛ راوی دوم: حفص بن عمر الدوری (که راوی ابوعمر و بصری، زبّان بن علاء هم بوده است). (برای تفصیل بیشتر ← التیسیر دانی، استانبول 1930، صص 4-7؛ النشر ابن جزری، قاهر، ج 1، صص 99-174؛ ترجمه ی الاتقان تهران، امیرکبیر، 1363، ج 1، ص 246).
باید گفت که پس از احراز اعتبار و اشتهار این روایات چهارده گانه، بعضی قرائت شناسان قرون بعد، سه قاری بزرگ دیگر را نیز پذیرفته اند، ودیگر به روایات و قرائات دیگران اعتنا و اعتماد نکرده اند. سپس در قرون بعدتر، سه روایت و قرائت از این میان بر سایر قرائات تفوق یافته است که عبارتند از روایت الدوری از ابوعمر و بصری؛ روایت ورش از نافع؛ و روایت حفص از عاصم. بعدها روایت عاصم بر روایت الدوری فایق شد و جز در مغرب، روایت ورش را هم تحت الشعاع قرار داد. و هنگامی که عصر طبع قرآن فرا رسید، عمدتاً روایت حفص از عاصم را مبنا قرار دادند و امرزه اکثریت قریب به اتفاق قرآنهای سراسر جهان اسلام به این روایت و قرائت است.
اینکه حافظ قرآن را به چارده روایت از برداشته به این معنی است که در هر سوره، کلمات و تعابیر هر آیه ای را که دارای اختلاف قرائت بوده، بر طبق روایات چهارده گانه ی استاندارد که بر شمردیم، باز می شناخت؛ و فی المثل می دانسته است که حفص – راوی عاصم، و به روایت از او – در آیه ی سیزدهم از سوره ی احزاب، «لا مُقام لکم» را به ضم میم مقام خوانده است بقیه، یعنی 13 راوی و 6 قاری دیگر، به فتح میم خوانده اند. طبعاً در همه ی قرآنهای چاپی موجود هم، که روایت حفص از عاصم را مبنا قرار داده اند، طبق روایت او ضبط شده است.
به عبارت دیگر می توان گفت که حافظ حدود 1100 مورد اختلافات قرائت قرآنی را (طبق ثبت کتاب التیسیر که از دیر باز معتبر و مطرح بوده) از برداشته و نسبت به آنها چنان احاطه و استحضار ذهنی داشته که در هر مورد وجوه مختلف آن را با استناد به بعضی از راویان چهارده گانه – یعنی به بعضی از چارده روایت – بیان می کرده است. بدیهی است که درهر مورد از اختلاف قرائات، چهارده قول یا قرائت یا روایت نداریم، بلکه یکی یا گروهی از راویان، آن قرائت را روایت کرده اند و باقی قرائت دیگر را. و بندرت اتفاق افتاده است که گروه قاریان و راویان در یک مورد، سه یا چهار نظر مختلف و متفاوت از هم داشته باشند.
حال نظری به معنای این بیت حافظ:
عشقت رسد به فریاد ارخود به سان حافظ
قرآن زبر بخوانی در چارده روایت
بیندازیم. اتفاقاً این بیت نمونه ای بارز از ابیات حافظ است که خود چند فقره و در چند مورد اختلاف آراء و اختلاف قرائت برانگیخته است. چارده روایت آسانترین مشکل این بیت بود که به تفصیل شرح شد. اولین لغزشگاه معنایی این بیت در عبارت «عشقت رسد به فریاد است، که بعضی – حتی از افاضل – چنین تصور می کنند که مراد از آن رسیدن عشق به مرحله ی فریاد است، یعنی نوعی اوج گرفتن و به فریاد پیوستن عشق. منشأ این اشتباه خوانی و اشتباه اندیشی آنست که عادتاً عشق با آه و ناله و فریاد قرین است. ولی رسیدن عشق به اوجی به نام فریاد، چیز مهمی یا کمالی برای عشق نیست. آشنایان ره عشق اعم از عرفا و عشق ورزان دیگر نگفته اند که بالاترین مرحله و معراج عشق، داد و فریاد» است. اتفاقاً فریاد و قیل و قال متعلق به مرحله ی فرودین و نازل عشق است، نه مرحله ی متعالی آن. به فریاد رسیدن یک تعبیر عادی و مأنوس در زبان فارسی قدیم و جدید است. حافظ خود می گوید:
4
- به فریادم رس ای پیر خرابات ...
- رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس...
فریادرس هم از همین به فریاد رسیدن ساخته شده است. مراد حافظ از «عشقت رسد به فریاد» این است که عشق به فریاد تو می رسد، به داد تو می رسد، از تو دستگیری می کند. یک منشأ دیگر اشتباه در این قرائت غلط، جهش یا رقص یا جا به جا شدن ضمیر است. در شعر فارسی از همان آغاز تا کنون این امرسابقه دارد که گاه محل ضمیر در جمله جا به جا می شود که در شعر سعدی و حافظ نمونه فراوان دارد. سعدی گوید:
وگر به چشم ارادت نگه کنی در دیو
فرشته ایت نماید به چشم، کروبی
(گلستان، اول باب پنجم)
(یعنی فرشته ای کروبی نماید به چشمت. حافظ گوید:
شاه اگر جرعه ی رندان نه به حرمت نوشد
التفاش به می صاف مروّق نکنیم
مشکل دیگر این بیت در ارخود یا ورخود یا گرخود است. ضبط قزوینی ارخود، ضبط سودی گرخود و ضبط خانلری، جلالی نائینی – نذیر احمد، عیوضی – بهروز ورخود است. بعضی ها در تفاوت معنای این سه شکل مبالغه کرده اند و تصور کرده اند فقط با ورخود می توان معنای درست این بیت را پیدا کرد. حال آنکه – چنان که خواهیم دید – سودی با ضبط گرخود درست ترین و سر راست ترین معنا را به دست داده است.
باید گفت که این سه شکل تفاوت محسوسی با هم ندارند و معنای هر سه برابر است با حتی اگر یا اگر هم. چنان که حافظ در موارد دیگر گوید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 134 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
انتخاب گونه ها وارقام گیاهان دارویی
مقدمه وتاریخچه کشت:
استفاده از گیاهان دارویی به منظور درمان با تاریخ زندگی انسان هم زمان بوده است. انسان در تمام دوران تاریخی چاره ای جز توسل به گیاهان نداشت. اگر چه در نیم قرن گذشته استفاده از داروهای شیمیایی و سنتزی به شدت رواج یافت ولی به سرعت آثار زیان بار آنها بر زندگی آنها سبب گرایش مجدد به گیاهان دارویی گردید، و این نکته که توسل به گیاهان دارویی همواره در طول تاریخ یکی از روشهای موثر درمان بوده است، به خوبی روشن است. تاریخ طب در کشور ما مربوط به دوره آریایی می باشد و اوستا (۶۵۰۰ ق.م) اولین کتابی است که از گیاهان دارویی سخن گفته است. به نقل از اوستا اولین پزشک ایرانی تریته پدر گرشاسب پهلوان بوده است که از کاربرد گیاهان دارویی و عصاره آنها اطلاع داشته است. قدیمی ترین گیاه دارویی در طول تاریخ ” هوم” گیاه مقدس آیین زرتشت بوده است. در کتابهای پهلوی هوم را سرور همه گیاهان و استفاده از آن را باعث عمر جاویدان می داند. تاریخ استفاده دارویی به ۴۵۰۰ ق.م و به نقل از هردوت به ۵۲۰۰ ق.م می رسد. قدیمی ترین کتاب چینی منسوب به شینون (۲۸۰۰ ق.م) ۱۰۰۰ گونه دارویی را شرح داده، ماردوکاپالیدین (۷۱۰ ق.م) ۶۴ گونه دارویی را کشت نموده است، در الواح سومری چگونگی کشت گیاهان را شرح داده، بقراط (۳۷۷ ق.م) کاربرد دارویی ۴۰۰ گونه دارویی را شرح داده است. ظهور دانشمندانی نظیر سقراط، دیوسکورید، رازی، هروی، ابن سینا، ابوریحان بیرونی، جرجانی، سبب گسترش این علم در جهان گردیدند
آشنایی باارزش واهمیت گیاهان دارویی
2
گیاهان دارویی رستنیهایی با تاریخچه جالب توجه و ممتاز هستند. علاوه بر قدمت، گستره نفوذ این گیاهان در تاریخ ادیان و ملتها بسیار شایان توجه است بطوریکه در جای جای حوادث مهم تاریخی، سیاسی، اجتماعی و دینی، این گیاهان قرین توجه بوده و یا منجر به بروز حوادث مهمی شده اند زعفران و نسترن از آن جمله اند. در زبان عربی یکی از نامهای درخت اقاقیا، قریظه است. بنی قریظه نام طایفه ای از یهود بوده که در ابتدا به شغل دباغی اشتغال داشته اند و از این گیاه در فرآوری پوست استفاده می کرده اند. امروزه می دانیم که تاننها گروهی از مواد موثره هستند که در رسوب پروتیین نقش دارند و این اثر باعث خاصیت میکروب کشی، ضد خونریزی و انقباض بافتهای مختلف می شود. بنا براین برای رسوب دادن پروتیین پوست، در دباغی مورد استفاده قرار می گرفته است.
تاریچه کشت وکار گیاهان دارویی
1- قدیم الایام : در این دوره انسان دریافته بود در زمان بیماری ها و ناراحتی های جسمی ، جهت درمان آن ها به دنبال گیاهان مخصوصی برود . در همین زمان انواع مختلفی از گیاهان به شکل سمی ، خوراکی و دارویی کشف شد که بعضی از آن ها عبارتند از : چای ، قهوه ، کاکائو و
2- سده ی اخیر : در این دوره با توجه به اینکه کشورها رو به صنعتی شدن می رفتند ، داروهای شیمیایی تولید شدند . در این زمان بود که مراکز دارویی و داروخانه های بزرگ جهان بوجود آمدند و طب سنتی و گیاهان دارویی ارزش خود را بتدریج از دست داده و به شکل مرکز فروش ادویه در آمدند . اولین ماده شیمیایی که توسط انسان ساخته شد در سال 1854 . م. به نام اسید استیک بود
3
3- دهه های اخیر : با توجه به اینکه داروهای شیمیایی عوارض زیادی داشتند ، انسان کم کم دوباره به طرف گیاهان دارویی رفته و از آن ها استفاده کرد.
25 درصد داروهای مدرن کنونی از گیاهان دارویی ساخته شده اند . در سال 2000 حدود 60 میلیارد دلار ، درآمد کشورها از فروش گیاهان دارویی بوده است . در ایران آمار این گونه بیان نمود که در سال76 در آمد حاصل از گیاهان دارویی 7 میلیارد ریال بوده که در سال 1380 این رقم به 37 میلیارد ریال رسیده است در کتاب های قدیمی در رابطه با ارزش گیاهان دارویی به خط میخی مطالبی نوشته شده است . در بین کشورها و اقوام ، مصریان ، رتبه اول را در استفاده از گیاهان دارویی داشتند . مصریان قدیم از قرن 16 قبل از میلاد ، آثار و نوشته هایی دارند که در رابطه با مزایای گیاهان دارویی ، مطالبی در آن قید شده است . در کتاب تورات ، به بعضی از محاسن و فواید گیاهان دارویی اشاره شده است . در کتاب «کاراکارا » در هند در مورد حدود 500 گونه گیاه دارویی ، مطالبی جمع آوری گردیده است . از پایه گذاران طب دارویی ، بقراط و ارسطو را می توان نام برد و پس از آن اطبای ایرانی مثل زکریای رازی و ابوعلی سینا ، نقش موثری در پیشرفت علم گیاهان دارویی داشته اند . در قرن 19 . م . انسان به این نکته پی برد که مواد موثره را از گیاهان خارج کند که ساده ترین شکل آن گلابگیری است . در کل سطح زمین حدود 600000 گونه گیاهان دارویی وجود دارد که 1000-7500 گونه از این گیاهان مربوط به فلور ایران است .
تفاوت داروهای شیمیایی با داروهای گیاهی
4
1-داروهای شیمیایی دارای عوارض هستند ؛ بسته به اینکه دارو از چه حساسیتی برخوردار است ، دارای اثرات جانبی مختلفی است . یک سری داروهای شیمیایی در کشورهای غربی تحت عنوان میدها و تالیدها ساخته شدند که مدتی در این کشورها استفاده می شد . پس از چندین سال اثرات جانبی این داروها که مهمترین آنها« به دنیا آمدن نوزادان ناقص و معلول بود باعث شد که شرکت های سازنده تا هم اکنون نیز به قربانیان این داروها غرامت پرداخت کنند . از آن به بعد مصرف آن ها نیز رو به کاهش گذاشت.
2-بعضی از بیماری ها مثل سرطان و ایدز وجود دارد که داروهای شیمیایی برای آن کشف نشده و یا اثرات داروهای کشف شده کم می باشند ولی در چند سال گذشته داروهایی با پایه ی گیاهی ساخته شده که اثر قابل توجهی بر درمان این نوع بیماری ها دارد
3-گیاهان دارویی بدلیل اینکه ترکیبات مختلف دارویی را در خود دارند کاربردهای مختلفی دارند البته با تمام تحقیقات به عمل آمده ، هنوز قابلیت حدود 90% گیاهان دارویی مشخص نیست.
وضعیت گیاهان دارویی ایران
ایران دارای 11اقلیم از13 اقلیم جهان است که باعث شده که پتانسیل تولید گیاهان دارویی در ایران بسیار بالا باشددرفلورایران حدود 1000-7500 گونه گیاه دارویی وجود دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
حالت های مختلف بستن مدارات Op-Amp
تقویت کننده معکوس (Inverting Amplifier)
تقویت کننده مستقیم
دنبال کننده و لتاژ
تقویت کننده ولتاژ به جریان
تقویت کننده جریان به ولتاژ
مدار نمونه با استفاده از دیود
مدار انتگرال گیر
مدار مشتق گیر
مدار جمع کننده
مدار تفریق کننده
در زیر با نحوه های مختلف بستن مدارات آپ امپی آشنا می شوید
تقویت کننده معکوس (Inverting Amplifier)
با توجه به اینکه زمین شده است. بنابراین است.در حالت ایده آل است.در نتیجه
می شود.
با توجه به بالا بودن مقاومت ورودی آپ امپ در پایه منفی و با توجه به قوانین گره می توان نتیجه گرفت.
(منظور از IZ1 جریان امپدانس یا مقاومت Z1 می باشد)
1
حالت های مختلف بستن مدارات Op-Amp
تقویت کننده معکوس (Inverting Amplifier)
تقویت کننده مستقیم
دنبال کننده و لتاژ
تقویت کننده ولتاژ به جریان
تقویت کننده جریان به ولتاژ
مدار نمونه با استفاده از دیود
مدار انتگرال گیر
مدار مشتق گیر
مدار جمع کننده
مدار تفریق کننده
در زیر با نحوه های مختلف بستن مدارات آپ امپی آشنا می شوید
تقویت کننده معکوس (Inverting Amplifier)
با توجه به اینکه زمین شده است. بنابراین است.در حالت ایده آل است.در نتیجه
می شود.
با توجه به بالا بودن مقاومت ورودی آپ امپ در پایه منفی و با توجه به قوانین گره می توان نتیجه گرفت.
(منظور از IZ1 جریان امپدانس یا مقاومت Z1 می باشد)
2
می شود.در واقع در اینجا فرض کردیم IZ1 جریان وارد شونده به گره موجود در پایه منفی آپ امپ است.و IZ2 جریان خارج شونده از این گره است.
با توجه به قانون اهم و جهت جریان و صفر بودن جریان ورودی در آپ امپ رابطه زیر را برای IZ1 و IZ2 داریم.
با توجه به فرمول فوق و تساوی IZ1 و IZ2 رابطه زیر بدست می آید.
در این فرمول خروجی ضریب منفی یا برعکس شده ورودی است.
اگر مقاومت فیدبک و مقاومت ورودی یکسان باشند.،مقدار گین برابر منفی یک می شود.در این حالت آپ امپ به صورت یک بافر NOT یا معکوس عمل می کند.
تقویت کننده مستقیم
در این حالت برعکس حالت قبلی تحریک آپ امپ از پایه مثبت صورت می گیرد.همانطور که در شکل زیر مشخص است. است.
با توجه به هم پتناسیل بودن پایه های ورودی منفی و مثبت در حالت ایده آل داریم
با در نظر گرفتن قانون اهم در مورد جریان IZ2 رابطه زیر را داریم
3
همانطور که دیدید می باشد.در نتیجه فرمول فوق به صورت زیر ساده می شود.
با توجه به قوانین گره و صفر بودن جریان ورودی آپ امپ در حالت ایده آل و روابط فوق رابطه زیر را داریم
با ساده کردن رابطه فوق داریم
در این حالت خروجی مضرب مثبتی از ورودی است.
دنبال کننده و لتاژ
در یک آپ امپ ایده آل که به صورت زیر بسته
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
موضوع :
حجم نمونه و جامعة آماری
1
3
حجم نمونه و جامعة آماری
در تعریف نمونه یا جمعیت نمونه باید گفت، در معنای کلی هر فرد از جامعه را میتوان نمونة آن جامعه خواند. اما در معنای متعارف، در همان جامعه به آن جزئی نمونه گفته میشود که معرف جامعه باشد. منظور از ظرط معرف بودن آن است که همه صفات جامعه، خاصه آن صفاتی که از لحاظ موضوع تحقیق دارای اهمیت است به تناسب در نمونه وجود داشته باشد و بتوان نتایج حاصل از آن را به کل جامعه آماری پس بطور کلی و با توجه به توضیحات فوق در تعریف حجم نمونه میتوان گفت که حجم نمونه، تعداد کل عناصر موجود در نمونه است.
اما منظور از جامعة آماری همان جامعه اصلی است که از آن نمونهای نمایا، یا معرف بدست آمده باشد. جامعة آماری را در مواردی جمعیت و در مواردی دیگر نیز حیطه میخوانند. حجم جامعة آماری شامل مجموعه عناصر موجود در جامعه آماری است که مبنای محاسبه در نمونهگیری محسوب میشود.
1
4
روش شناسی تحقیق
روش مورد استفاده در این تحقیق، روش پیمایشی یا Surrey میباشد. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از دو تکنیک استفاده نمودهایم:
1- کتابخانهای: برای دستیابی به آراء و نظریههای بزرگان و هم چنین برای آشنا شدن با سابقة تاریخی موضوع از این روش سود جستهایم.
2- پرسشنامهای: این تکنیک عبارت است از مطرح کردن یکسری پرسش برای مجموعهای از پاسخوگیان که غالباً معرف یک جمعیت وسیعتر دربارة وضعیت اجتماعی شغلی و خانوادگیشان دربارة عقاید و ایستارهایشان راجع به مسائل اجتماعی انسانی، دنیوی، معنوی و دربارة انتظارتشان، سطح معرفت یا آگاهیشان در مورد یک حادثه یا یک مسئله دربارة هر نکتهای که اطلاع آن برای محقق جالب است. بررسی پرسشنامهای با چشمانداز جامعه شناختی، از نظرسنجی ساده عمیق متمایز است. برای آنکه در بررسی جامعه شناختی باز، یبن فرضیههای نظری در آزمون همبستگیهایی که این فرضیهها توصیه میکنند، در نظر است از این لحاظ این بررسی به مراتب سنجیدهتر و پایدارتر از نظر سنجیها هستند.
1
4
به همین منظور و دستیابی به نتیجه و تعیین علل گرایش جوانان به مواد مخدر، پرسشنامهای با 28 سئوال مطرح نمودیم و در اختیار جامعة آماری خود قرار دادیم.
تعریف مفاهیم نظری
1- فقر- شایان مهر، علی رضا، دایره المعارف تطبیقی (کتاب دوم)، انتشارات کیهان، سال 79، صفحة 456.
از دیدگاه تنازعی، فقر یک نتیجه محتوم استشار است که روابط نابرابر میان طبقات اجتماعی ایجاد میکند. در نتیجه ثروتمندان شرایط کار و سطح دستمزدها را به دلخواه خود معین میکنند و طبقه زحمتکش چارهای جز تن به این وضعیت ندارد. این طبقه به علت نداشتن قدرت، قادر به تغییر روابط نابرابر نیست و ادامه این وضعیت اجتنابناپذیر است.