لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
سازمان ملل متحد سازمانی بینالمللی است که در ۱۹۴۵ میلادی تأسیس و جایگزین جامعه ملل شد. این سازمان توسط ۵۱ کشور تأسیس و در سال ۲۰۰۶ میلادی، ۱۹۲ کشور عضو داشتهاست. اعضای آن تقریباً شامل همه کشورهای مستقلی میشود که از نظر بینالمللی به رسمیت شناخته شدهاند. فقط واتیکان، که عضویت در سازمان را نپذیرفتهاست و چین ملی (تایوان) که عضویتش بعد از عضویت جمهوری خلق چین لغو شد، در سازمان ملل متحد عضو نیستند.
مقر سازمان ملل متحد در نیویورک است و کشورهای عضو و موسسات وابسته در طول هر سال با تشکیل جلسات منظم در مورد امور بینالمللی و امور اجرایی مربوط به آنها تصمیمگیری میکنند.
سازمان ملل در پایان جنگ جهانی دوم و از سوی کشورهای پیروز در آن جنگ شکل گرفت و سازمان و روال حاکم بر فعالیت آن نشان از شرایط جهانی بعد از جنگ دوم دارد. شورای امنیت قویترین نهاد سازمان ملل پنج عضو دائمی دارد که در تصمیمات این شورا حق وتو دارند.
[ویرایش] تاریخچه
اصطلاح «ملل متحد» را نخستین بار فرانکلین روزولت، رئیسجمهور آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم برای اشاره به متفقین بکار برد. اولین کاربرد رسمی این اصطلاح در بیانیه اول ژانویه ۱۹۴۲ ملل متحد بود، که در آن متفقین از مفاد منشور آتلانتیک پشتیبانی کرده و اعلام کردهبودند که از صلح جداگانه با نیروهای محور خودداری خواهند کرد.
اندیشه ایجاد سازمان ملل متحد در کنفرانسهای مسکو، قاهره و تهران در سال ۱۹۴۳ دقیقتر شد. از اوت تا اکتبر ۱۹۴۴ نمایندگان آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و جمهوری چین در
کنفرانس دامبارتن اوکس در واشینگتن دی.سی، بر روی برنامههای تشکیل سازمان ملل کار کردند. بیشتر بحثهای این کنفرانس در مورد نقش اعضای سازمان و شرایط دعوت از آنها بود. سپس در آوریل ۱۹۴۵ در کنفرانس سان فرانسیسکو تکلیف حق وتو برای پنج عضو شورای امنیت تعیین شد. در نهایت در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ منشور ملل متحد به امضای ۵۰ کشور رسید و سازمان ملل متحد رسما تشکیل شد (لهستان در کنفرانس شرکت نداشت ولی جایی برای آن در نظر گرفته شد و بعدا منشور را امضا کرد.)
[ویرایش] عضویت در سازمان
نوشتار اصلی: کشورهای عضو سازمان ملل
در سال ۲۰۰۶، ۱۹۲ کشور عضو سازمان ملل بودهاند که تقرِِیبا همه کشورها را دربر میگیرد. از جمله کشورهای مهم و غیرعضو میتوان به جمهوری چین (تایوان) اشاره کرد که کرسی آن در سال ۱۹۷۱ به کشور جمهوری خلق چین داده شد. مجموعه حاکم بر شهر واتیکان نیز فقط عضو ناظر این سازمان است.
[ویرایش] ستاد سازمان ملل
نوشتار اصلی: مقرهای سازمان ملل متحد
ساختمان ستاد فعلی سازمان در نیویورک و طی سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۵۰ درکنار ایست ریور بنا شدهاست. زمین این ملک را جونیور جان دی. راکفلر به قیمت ۵/۸ میلیون دلار خریداری کرد و فرزندش نلسون راکفلر را بعنوان مشاور عالی سازنده بنا در سال ۱۹۴۶ منصوب کرد و آنرا به سازمان ملل اهدا نمود.
گروهی از معماران بینالمللی طراحی آنرا انجام داده و تایید کردند که از جمله آنها میتوان به می کی بوزیر سوئیسی و اسکار نیمیر برزیلی و برخی از نمایندگان سایر کشورها اشاره کرد. رهبری این تیم معماری به عهده والاس هریسون بود. در مورد رهبری وی هنوز هم مناقشاتی وجود دارد. این ستاد به طور رسمی در ۱۹ ژانویه ۱۹۵۱ افتتاح گردید. در حالیکه مقر اصلی سازمان ملل در نیویورک واقع شدهاست، نهادهای مهم وابسته به آن در لاهه، ژنو، وین، مونترال، کپنهاگ، بن و رم دایر شدهاند.
دفاتر سازمان ملل از شخصیت حقوقی مجزایی برخوردار نیستند ولی از جهاتی دارای برخی استقلالها هستند. برای مثال بر اساس موافقت رسمی کشورهای میزبان، مدیریت پستی سازمان ملل متحد میتواند اقدام به چاپ تمبر برای مراسلات محلی نماید. از سال ۱۹۵۱ دفتر اصلی سازمان ملل، از سال ۱۹۶۹ دفتر ژنو، و از سال ۱۹۷۹ دفتر وین مجاز به چاپ تمبر برای خود شدهاند. همچنین سیستم ارتباط دور سازمان ملل نیز مستقل عمل میکند و هر یک از مقرهای ژنو، نیویورک و وین اینک به طور غیر رسمی در تلاش برای راه اندازی رادیوی مستقل سازمان ملل هستند.
به مرور زمان بنای اصلی رو به فرسودگی نهاده و بنا بر اِین مقرر شده طراحی ساختمان موقت جدیدی توسط فومی هلیکو ماکی در بین خیابانهای ۴۱ و ۴۲ در بزرگراه اول منهتن آغاز شود تا ساختمان فعلی گسترش یافته و ترمیم شود.
دفتر سازمان ملل متحد در ژنو مقر اروپایی این سازمان است. پیش از سال ۱۹۴۹ امور اروپایی سازمان در شهرهای مختلف مثل نیویورک و لندن انجام میگرفت.
[ویرایش] امور مالی سازمان ملل
بودجه سازمان را کشورهای عضو بر اساس مشارکتهای داوطلبانه و برنامهریزی شده تامین میکنند. دبیرخانه سازمان ملل بر اساس ارزیابیهای موسسات مالی حرفهای بودجه ۲ سالانه سازمان را تعیین و سهم هر کشور را اعلام مینماید. طرح بودجه به مجمع عمومی ارائه میشود. مجمع عمومی بودجه را تصویب و به کشورها ابلاغ مینماید. معیار محاسبه سهم کشورها تولید ناخالص ملی هر کشور است. به این ترتیب سهم اصلی را در تامین بودجه سازمان کشورهای پرجمعیت و پیشرفته صنعتی دارند و کشورهای کوچک و جهان سومی بخش ناچیزی از هزینههای سازمان ملل را پرداخت میکنند.
مجمع سقف خاصی را برای پرداخت هر کشور در نظر گرفتهاست. در دسامبر سال ۲۰۰۰ در نظام تعیین بودجه تغییراتی حاصل شد و شرایط جهانی کشورها را هم در آن دخیل نمودند و سقف پرداخت بودجه از ۲۵ درصد به ۲۲ درصد کاهش دادند. ایالات متحده تنها کشوری است که مشمول این سقف پرداخت میشود که البته طبق برآوردها بالغ بر صدها میلیون دلار به سازمان ملل بدهکار است. طبق ارزیابیهای سال ۲۰۰۰ مهمترین کشورهای تامین کننده بودجه سازمان ملل برای سال ۲۰۰۱ عبارتند از : ژاپن (با ۶۳/۱۹ درصد)، آلمان با (۸۲/۹ درصد)، بریتانیا با (۵۷/۵ درصد)، ایتالیا با (۰۹/۵ درصد)، کانادا با (۵۷/۲ درصد)، اسپانیا با (۵۳/۲) درصد، و برزیل با (۳۹/۲) درصد. [۱]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 194 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
عنوان :
سازمان بین اللملل کار
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل یکم: سوابق و مفاهیم راجع به قراردادهای نفتی
بخش یکم : مفاهیم اساسی راجع به قراردادهای نفتی 5
گفتار یکم : مفهوم نفت و قراردادهای نفتی بین المللی 5
گفتار دوم: منابع طبیعی در متون حقوقی بینالمللی 9
1ـ منشور ملل متحد: 9
2ـ قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل: 9
3ـ حقوق دریاها 13
گفتار سوم : شرکتهای فراملیتی و شخصیت حقوقی آنان در حقوق بینالملل 14
1
عنوان :
سازمان بین اللملل کار
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل یکم: سوابق و مفاهیم راجع به قراردادهای نفتی
بخش یکم : مفاهیم اساسی راجع به قراردادهای نفتی 5
گفتار یکم : مفهوم نفت و قراردادهای نفتی بین المللی 5
گفتار دوم: منابع طبیعی در متون حقوقی بینالمللی 9
1ـ منشور ملل متحد: 9
2ـ قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل: 9
3ـ حقوق دریاها 13
گفتار سوم : شرکتهای فراملیتی و شخصیت حقوقی آنان در حقوق بینالملل 14
2
بخش دوم : تاریخچه قراردادهای نفتی 25
گفتار یکم: پیشینه تاریخی قراردادها در فقه امامیه و سایر مذاهب اسلامی 25
گفتار دوم – قراردادهای نفتی از ابتدا تا دهه 1950 میلادی 30
گفتار سوم – قراردادهای نفتی از دهه 1950 به بعد 33
بخش سوم : وضعیت حقوقی قراردادی نفتی امروزین 36
گفتار یکم : مراحل و مدت قراردادهای نفتی جدید 36
گفتار دوم: قراردادهای امتیاز 38
گفتار سوم: قراردادهای مشارکت 41
مبحث اول: قراردادهای مشارکت در تولید 41
مبحث دوم: قراردادهای مشارکت در سود 43
گفتار سوم : قراردادهای خرید خدمت (و بیع متقابل) 44
مبحث اول: قراردادهای خرید خدمت مخاطره پذیر: 44
مبحث دوم: قراردادهای خرید خدمت صرف 45
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل دوم: تئوریهای حقوقی و وضعیت حقوقی قراردادهای نفتی
بخش یکم: تئوریهای حاکم بر قراردادهای نفتی 49
گفتار یکم: نظریه قراردادهای بدون قانون 49
گفتار دوم – نظریه «حقوق عرفی تجاری» (Lex Mercatoria) 51
گفتار سوم: نظریه قراردادهای اداری 53
گفتار چهارم- نظریه قراردادی بینالمللی شده Internationlized contracts 63
گفتار پنجم: نظریه اصول حقوق عمومی 64
3
بخش دوم: وضعیت حقوقی قراردادهای نفتی 66
گفتار یکم: قاعده وفای به عهد و قاعده ربوس 66
گفتار دوّم: حق ملتها بر توسعه 80
مبحث اول: ماهیت حق بر توسعه 80
مبحث دوم: منابع حق بر توسعه 81
گفتار سوم: حاکمیت بر منابع طبیعی و تئوری بینالمللی شدن قراردادها 88
گفتار چهارم : ماهیت متحول قراردادهای نفتی 100
نتیجه گیری: 105
مقدمه
حقوق اقتصادی شاخهای از علم حقوق است که دامنهی خود را هم در حقوق داخلی و هم در حقوق بینالملل گسترده است. در این شاخه حقوق انتزاع صرف جایی ندارد و پراکسیس (عمل بر پایه نظر) جایگاه عمدهای دارد. مباحث مطروحه از دو منبع سرچشمه میگیرند:
درگیری حقوقی و فلسفی در رجحان منافع عمومی و خصوصی بر هم و همچنین تلاش های حقوقی ـ اقتصادی در بر هم زدن رابطه یکجانبه کشورهای شمال و جنوب در روند استعمارزدایی و پس از آن.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
15
به نام خالق توانا
موضوع :
بنیادگرایی اسلامی و تاثیر آن بر امنیت بین الملل
برای درس :
سمینار امنیت بین الملل
مقدمه:
در روابط بین الملل قبلاً دولتها مرجع تهدید امنیت و مخاطب آن بودند بدین معنی که تنها یک دولت و یا مجموعه ای از دولتها قادر بودند که امنیت دولت و یا دولت های دیگر راتهدید کنند. از طرفی، آنچه که مخاطب این تهدید بود باز هم دولتها بودند یعنی اینکه تنها دولت ها بودند که مورد تهدید قرار می گرفتند، اما به دنبال تحولاتی که در هر عرصه جهانی در حوزه ها ی مختلف علمی، تکنولوژی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اتفاق افتاد دیگر برای بررسی مقوله ی امنیت چه در سطح داخلی و چه در سطح بین منطقه ای و بین المللی چارچوب تحلیل فوق کفایت نمی کند، چون امروزه فشار تهدید در سه حوزه ی داخلی، منطقه ای و جهانی می توانند پدیده های متفاوتی با شد. نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که آنچه که باعث می شود، پدیده ای غیر دولتی قادر باشد امنیت جهانی را به خطر بندازد پیوستگی امنیتی در جهان امروز است. بدین معنی که به دلیل وجود روابط عمیق میان دولت ها و ملت ها وقوع یک پدیده در قسمتی از جهان قادر است بر دیگر قسمت های جهان تاثیر گذارد. البته این بدان معنی نیست که دولت ها قادر نباشند و یا نیستند که دیگر امنیت جهانی را به خطر اندازند بلکه بدین معنی است که در کنار تهدید دولت پدیده های نرم دیگری نیز وجود دارند که قادرند امنیت جهانی را به خطر اندازند. پدیده ای همچون بنیادگرای، محیط زیست، گرسنگی، ایدز، آب، بیماری های همه گیری، مسائل قومی و ....
2
پدیده ای که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، و رابطه ی آن با امنیت جهانی موردآزمون قرار می گیرد، بنیادگرای اسلامی است. به عبارتی سوال این است که بنیادگرای اسلامی چگونه قادر است که امنیت جهانی را بخطر بیندازد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مورد آزمون قرار می گیرد این است که بنیادگرای اسلامی،به عنوان یک مگاترند که جهان را به اقلیت حق و اکثریت کفر تقسیم می کند و جنگ و یا به اصطلاح جهاد با جبهه کفر را واجب می داند قادر است امنیت جهانی را به خطر اندازد شیوه آزمون فرضیه بدین گونه است که ابتدا بنیادگرایی اسلامی به عنوان متغیر مستقل مورد تعریف قرار می گیرد و در یک بخش به شرح آن پرداخته می شود و در بخش دیگر امنیت جهانی به عنوان متغیر وابسته مورد تعریف و تشریح قرار می گیرد و در بخش پایانی ، با برقراری رابطه میان دو بخش مزبور نتیجه گیری خواهد شد.
بنیاد گرایی:
کلمه بنیادگرایی برگرفته از واژه لاتین Fundamen به معنای شالوده و اساس است. این اصطلاح اولین بار در دهه نخست قرن بیستم در ایالات متحده ساخته شد و به گروهی از پروتستانها اطلاق می شد که بین سالهای 1910 و 1920 مجموعه جزوه هایی به نام فوند امنتنال منتشر کردند.
اصطلاح بنیادگرایی که در اصل مربوط به جنبش های قشری در تاریخ مسیحیت و کاتولیک ها بود و در اصطلاح پروتستانها بیشتر به مفهوم کهنه پرست به کار برده می شد به معنای حفظ عقاید سنتی مذهب مسیحی درست مطابق با متن انجیلی و کتب آسمانی مقدس و در تضاد و مخالفت با بیشتر امور و پدیده های جدید است.
به عبارتی بنیادگرایی یا اصل گرایی خواهان بازگشت به اصول و بنیادهای اولیه با همان سادگی و خلوص نخستین آن است و فاقد دید مثبت و اجتماعی، انقلابی و نوگرا و آینده نگر است. و در یک نگاه کلی ویژگی بنیادگرایان پروتستان آمریکایی، انعطاف ناپذیری، و مخالفت با تاخت و تاز مدرنیسم و لیبرالیسم می باشد. این جنبش خواهان دفاع از شکل به خصوص از رفتار مذهبی موروثی بودکه بر ایمان خشک و مطلق و درک بنیادگرایانی از ایمان پروتستانی مبتنی بود.
بنیادگرایی اسلامی:
بنیادگرایی اسلامی نهضتی است که به ارزشهای اولیه اسلامی معتقد است و پیروزی و بهروزی کشورهای اسلامی را در بازگشت به آن ارزشها می داند و نه از الگوی کشورهای غربی پیروی می کند و نه از الگوی کشورهای شرقی. این نهضت که به صورت عکس العمل احساسی ، معنوی، روحی و سیاسی مسلمانان به یک بحران اجتماعی، اقتصادی، سیاسی جلوه گر شده است علاوه بر ترس از
2
«غربی شدن» فرهنگ اسلامی به واکنش در برابر مداخله مستقیم غرب در مناطق اسلامی در دهه های گذشته نیز معطوف است.
بدین ترتیب می توان گفت بنیادگرایی اسلامی ایدئولوژی است که الگو و نمونه فرهنگی دین را سیاسی می کند و در کنار حرکتهای مشخص سیاسی موجود، یک جنبش اجتماعی می گردد.
از جمله اصلاحات مترادف در این زمینه می توان به اصول گرایی که بیان محترمانه تر بنیادگرایی است، سنتگرایی که بیان متعارف تر آن و واپس گرایی یا ارتجاع که بیان آشکارتر، عریان تر و در عین حال سیاسی تر آن است اشاره کرد.
پیشینه تاریخی این مفهوم: (بنیادگرایی اسلامی):
«بنیادگرایی» توسط محقق معروف، هارگیب در سال 1940 درباره اسلام به کار رفت، اما تا زمان انقلاب اسلامی در ایران در سالهای 79- 1978 م «بنیادگرایی» به معنای یاد شده معروف نشد.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود که این اصطلاح برا ی توصیف تاثیر عظیم انقلاب بر دیگر مسلمانان به صورت گسترده ای استفاده شد. از این مطلب چنین بر می آید که بنیادگرایی اسلامی پدیده ی عصر حاضر است. اما واقعیت این است که باید تحدید حیات اسلام را در پیوند با زمینه های تاریخی و اجتماعی جهان اسلام در نظر آورد. تاریخ ملل اسلامی بنیادگرایی این است بنیادگرایی اسلامی یک پدیده تازه ای نیست، بلکه نمایانگز حقیقتی است که چندین بار در تاریخ جوامع اسلامی تکرار شده است. یعنی در حقیقت از همان ابتدای پیدایش اسلام در پیش از 1300 سال پیش هر قرن شاهد قیامها و هجومهای گوناگون منبعث از جنبش های بنیادگرایانه بوده است. سقوط پی در پی قدرت عثمانی و ایران در رویارویی با غرب در قرن نوزدهم، بررسی مجدد اندیشه اسلامی را مطرح ساخت. جامعه اسلامی همانند قرون گذشته یک پاسخ فرهنگی به این بحران داد و آن پاسخ بازگشت به اسلام و اصول بنیادینش بود. لذا می بینیم که تاریخ اسلام در سده 19 و 20 عبارت است از تجدید حیات و نیز بذل مساعی در سازگاری و انطباق محدود اسلام با مقتضیات زمان، که در این رستاخیز دو عامل هجوم خارجی و مبارزه جویی مربوط به داخل جهان اسلام موثر بوده است. بنابراین قدمت بنیادگرایی اسلامی به قدمت شروع بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع اسلامی بر می گردد. اما آنچه که امروز غرب از آن با عنوان بنیادگرایی یاد می کند در واقع فرایند بیش از یکصد ساله ای است که در تاریخ معاصر تحت تاثیر عوامل بیرونی و روانی در جوامع اسلامی راه تحول و تکامل را پیمود و سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در مصدر
3
قدرت سیاسی نشست و به مثابه یک دولت و نظام مستقر تحقق خارجی پیدا کرد. و بالاخره اینکه اگرچه نهضت بازخیزی معاصر ریشه در تاریخ اسلام دارد و به عبارتی این گونه نهضت ها در طول تاریخ به وفور دیده شده است اما تفاوت بارز نهضت علیه اسلام و مسلمین بوده است. اما جنبش هایی که از اواخر قرن بیستم در جهان اسلام تهدیدات خارجی که از سوی غرب اعم از تهدیدات سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی، فکری و عقیدتی بود، بوجود آمدند. از جمله وقایعی که این تهدیدات را در پی داشت می توان به الغای خلافت در ترکیه و غیردینی شدن ترکیه، و بروز و ظهور ایدئولوژی های لیبرالی و غیراسلامی بخصوص در مصر مانند افکار ناصر و هم چنین بحران فلسطین و تشکیل اسرائیل اشاره کرد.
و نکته آخر اینکه در بیان تفاوت بنیادگرایی اسلامی و مسیحی می توان گفت مسیحیان بنیادگرا خواهان بازگشت به اصول و بنیادهای اولیه با همان سادگی و خلوص نخستین آن هستند و فاقد هر نوع دید مثبت و اجتهادی، انقلابی و نوگرا و آینده نگر است. اما همانگونه که در سرتاسر این تحقیق خواهیم دید هدف جنبش های بنیادگرای اسلامی فراتر از اصلاح فردی می باشد و تغییرات اجتماعی و اصلاح ساختار اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی را هدف اصلی خود می داند.
ویژگی بنیادگرایی اسلامی:
الف) از نگاه غرب: با توجه به اینکه غرب نسبت به پدیده بنیادگرایی اسلامی خوشبین نیست . ویژگی های که برای طرفداران بنیادگرایی اسلامی ذکر کرده اند عبارتند از :
بازگشت به اصول اولیه مکتب فردی خود.
ضدیت با تفسیر و پایبندی شدید به الفاظ و بخصوص به مکتب اولیه خود
رفتار دفع کننده، اصولگراها گروههای کاملا متمایزی هستند که خود را تافته جدا بافته از جامعه می دانند
بنیادگرایان در رعایت اصول و قوانین خود به صورت افراط آمیزی عمل می کنند.
بنیادگرایان رفتار و افکار خود را بر حق و برتر از دیگران می دانند.
آنها به شدت تلاش می کنند همه افراد را به خود جذب کنند و از این نقطه نظر مطلق گرا هستند.
آنها به شدت سیاست زده هستند.
ضدیت با تجدد گرایی، مردم سالاری و توسل به خشونت.
جنبش های بنیادگرا آموزه های الهامی خود را با رهیافت ایدئولوژیک و با روش جزمی که معمولا کمتر اندیشمندانه و فکورانه است تفسیر و تعریف می کنند.